52 ـ فرق معجزه و کارهاى خارق عادت ساحران و مرتاضان چیست؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
180 پرسش و پاسخ
53 ـ گناه آدم چه بود؟51 ـ آیا عصمت انبیاء جنبه جبرى دارد؟

1 ـ معجزات متکى به نیروى الهى است در حالى که سحر وخارق عادت ساحران و مرتاضان از نیروى بشرى سرچشمه مى گیرد، لذا معجزات بسیار عظیم و نامحدود است در حالى که سحر و خارق عادت مرتاضان محدود مى باشد.

به تعبیر دیگر آنها فقط کارهائى را انجام مى دهند که تمرین کرده اند، و براى انجام آن آمادگى دارند، هرگز هر کارى به آنها پیشنهاد شود انجام نمى دهند، و تاکنون دیده نشده مرتاض یا ساحر بگوید من آماده ام هرچه بخواهید انجام دهم، چرا که هرکدام در رشته اى تمرین و آگاهى دارند.

درست است که انبیاء معجزاتى را شخصاً و قبل از مطالبه مردم ارائه مى کردند (مانند قرآن پیامبر اسلام، و معجزه عصا و ید بیضاى موسى، و احیاى مردگان توسط مسیح) ولى هنگامى که امتها به آنها پیشنهادهاى جدیدى مى کردند مانند شق القمر، یا برطرف شدن انواع بلاها از فرعونیان، و یا نزول مائده آسمانى براى حواریون، و مانند اینها، هرگز از آن استنکاف نداشتند (البته به شرط اینکه براى کشف حقیقت باشد نه به عنوان بهانه جوئى لجوجان).

لذا در داستان موسى (علیه السلام) مى بینیم که فرعونیان از او مهلت طولانى خواستند تا تمام ساحران را جمع کنند و مقدّمات کار را فراهم سازند و به عنوان فَاَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفّاً (طه 64) تمام نیرو و توان خود را متمرکز سازند و به کار گیرند، در حالى که موسى (علیه السلام) نیازى به این مقدمات نداشت، و بعد از مشاهده سحر ساحران تقاضاى مهلتى براى نحوه مبارزه با آنها نکرد چرا که او متکى به نیروى الهى بود و ساحران متکى به نیروى محدود انسانى.

به همین دلیل خارق عادات بشرى قابل معارضه و مقابله به مثل است، و انسانهاى دیگرى مى توانند همانند آن را بیاورند، و نیز به همین دلیل آورنده آن، هرگز جرئت نمى کند که «تحدى» یعنى دعوت به مقابله کند و بگوید هیچ کس توانائى انجام آنچه را که من انجام مى دهم ندارد، در حالى که معجزات چون قطعاً از هیچ انسانى (با نیروى بشرى) ساخته نیست، همواره توأم با تحدّى بوده است، و مثلاً پیغمبر اسلام (صلى الله علیه وآله)مى فرموده: «اگر تمام انس و جن جمع شوند که همانند قرآن را بیاورند توانایى ندارند»!

و نیز به همین جهت هنگامى که خارق عادات بشرى در برابر معجزات قرار گیرند به زودى مغلوب مى شوند، و سحر هرگز با معجزه پهلو نخواهد زد، درست همان گونه که هیچ انسانى قدرت معارضه در برابر پروردگار را ندارد.

نمونه این مسأله در قرآن مجید به خوبى در داستان موسى و فرعون دیده مى شود که آنها تمام ساحران را از شهرهاى کشور مصر جمع آورى کردند، و مدتها مقدمه چینى براى ارائه سحر داشتند و نقشه ها ریختند، و سرانجام در یک چشم برهم زدن در برابر اعجاز موسى (علیه السلام) همه نقش برآب شد.

* * *

2 ـ معجزات چون از سوى خدا است نیازى به تعلیم و تربیت خاص ندارد در حالى که سحر و ریاضتهاى ساحران همیشه مسبوق به یک رشته تعلیم و تمرینهاى مستمر است به گونه اى که اگر شاگرد به خوبى تعلیمات استاد را فرا نگرفته باشد ممکن است در مجلسى که در حضور مردم تشکیل مى دهد به خوبى از عهده بر نیاید و رسوا شود. و به تعبیر دیگر معجزات در هر لحظه اى بدون هیچ سابقه اى ممکن است انجام گیرد در حالى که خارق عادات امورى است که به طور تدریجى و با مرور زمان، آشنائى و مهارت نسبت به آن حاصل میشود و هیچگاه به طور دفعى و ناگهانى انجام پذیر نیست.

در داستان فرعون و موسى نیز به این مسأله اشاره شده که فرعون ساحران را متهم مى کند که موسى بزرگ شما است و او اسرار سحر را به شما تعلیم داده است «اِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذى عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ» (طه 71) به همین دلیل گاه مى شود که ساحران ماهها یا سالها شاگردان خود را تعلیم مى دهند و با آنها تمرین مى کنند.

* * *

3 ـ وضع آورندگان معجزه، گواه صدق آنها است طریق دیگر براى شناخت معجزات از خارق عادات بشرى، مقایسه حال آورندگان این دو است. آورندگان معجزه از سوى خدا مأموریت هدایت مردم را دارند لذا اوصافى متناسب آن دارند، در حالى که ساحران و کاهنان و مرتاضان، نه مأمور هدایتند و نه چنین اهدافى را دنبال مى کنند و هدف آنها معمولاً یکى از امور سه گانه زیر است:

1 ـ اغفال مردم ساده لوح.

2 ـ کسب شهرت در میان توده عوام.

3 ـ کسب درآمد مادى از طریق سرگرم ساختن مردم.

هنگامى که این دو گروه (پیامبران و ساحران و مانند آنها) وارد میدان مى شوند، هرگز نمى توانند براى مدت طولانى منویّات و اهداف خود را مکتوم دارند، چنانکه ساحران فرعونى، قبل از آنکه وارد میدان شوند از او درخواست اجر و پاداش مهم کردند و فرعون هم به آنها وعده اجر مهمى داد، قالُوا اِنَّ لَنا لاََجْراً اِنْ کُنّا نَحْنُ الْغالِبینَ ـ قالَ نَعَمْ وَاِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبینَ (اعراف 113 و 114).

در حالى که پیامبران کراراً مى گفتند: «وَما اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ اَجْر»: «هیچ پاداشى از شما نمى طلبیم» (شعراء 109) (این تعبیر در چندین آیه قرآن مجید درباره چندین پیامبر آمده است.)

اصولاً همین که مى بینیم ساحران در خدمت فرعون ظالم و مستکبرند، براى شناخت «سحر» از «معجزه» کافى مى باشد.

ناگفته پیدا است که انسان هر قدر مهارت در پرده پوشى بر افکار و اهداف خود داشته باشد باز قیافه واقعى آن از خلال اعمالش ظاهر مى شود.

کوتاه سخن اینکه مطالعه در سوابق زندگى این گونه اشخاص و چگونگى استفاده از خارق عاداتى که انجام مى دهند، و همچنین توجه به همسوئى آنها نسبت به طیفهاى مختلف اجتماعى، و نیز طرز رفتار و اخلاق آنها راهنماى خوبى براى شناخت «سحر» از «معجزه» است، و قطع نظر از تفاوتهاى دیگرى که در بالا ذکر شد تشخیص معجزات از سحر و خارق عادات دیگر از این طریق کار آسانى است.

قرآن مجید با تعبیرات دقیقى به این حقیقت اشاره کرده است، در یکجا مى گوید: «قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ اِنَّ اللّهَ سَیُبْطِلُهُ اِنَّ اللّهَ لایُصْلِحُ عَمَل الْمُفْسِدینَ»: «موسى گفت آنچه را شما آوردید سحر است، خداوند به زودى آن را ابطال مى کند، چرا که خداوند عمل مفسدان را اصلاح نمى نماید» (یونس 81).

آرى ساحران افرادى مفسدند و عملشان باطل است، و مسلماً چنین عملى نمى تواند اثر اصلاحى در جامعه داشته باشد.

در جاى دیگر در خطابى که خداوند به موسى(علیه السلام) کرده، مى فرماید: «نترس تو، برترى» «لاتَخَفْ اِنَّکَ اَنْتَ الاَْعْلى» و سپس مى افزاید: وَاَلْقِ ما فى یَمینِکَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا اِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِر وَلایُفْلِحُ السّاحِرُ حَیْثُ اَتى «چیزى را که در دست دارى بیفکن تمام آنچه را آنها ساخته اند مى بلعد، چرا که آنچه آنها ساخته اند تنها مکر ساحر است، و ساحر هر جا بیاید رستگار نخواهد شد» (طه 68 و 69).

آرى کار ساحر خدعه و نیرنگ است، و طبعاً روحیاتى هماهنگ با آن دارد، آنها افرادى متقلب و خدعه گرند، و از خلال صفات و اعمالشان به زودى مى توان آنها را شناخت، در حالى که اخلاص و پاکى و صداقت انبیاء سندى است که با اعجاز آنها آمیخته و روشنائى بیشترى به آنها مى دهد.(1)

 

 


1 ـ تفسیر پیام قرآن 7/288.

53 ـ گناه آدم چه بود؟51 ـ آیا عصمت انبیاء جنبه جبرى دارد؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma