بعضى مى گویند هدف از آفرینش ما تکامل انسانى است ولى هدف از این تکامل چیست؟
پاسخ این سؤال نیز با این جمله روشن مى شود که تکامل، هدف نهائى و یا به تعبیر دیگر «غایة الغایات» است.
توضیح اینکه: اگر از محصلى سؤال کنیم براى چه درس مى خوانى؟ مى گوید: براى اینکه به دانشگاه راه یابم.
باز اگر سؤال کنیم دانشگاه را براى چه مى خواهى؟ مى گوید: براى اینکه فى المثل دکتر یا مهندس لایقى شوم.
مى گوئیم: مدرک دکترا و مهندسى را براى چه مى خواهى؟ مى گوید: براى اینکه فعالیت مثبتى کنم و هم درآمد خوبى داشته باشم.
باز مى گوئیم: درآمد خوب را براى چه مى خواهى؟ مى گوید: براى اینکه زندگى آبرومند و مرفهى داشته باشم.
سرانجام مى پرسیم زندگى مرفه و آبرومند براى چه مى خواهى؟
در اینجا مى بینیم لحن سخن او عوض مى شود و مى گوید: خوب، براى اینکه زندگى مرفه و آبرومندى داشته باشم، یعنى همان پاسخ سابق را تکرار مى کند.
این دلیل بر آن است که او به پاسخ نهائى، و به اصطلاح به «غایة الغایات» کار خویش رسیده که ماوراى آن پاسخ دیگرى نیست، و هدف نهائى را تشکیل مى دهد. این در مسائل زندگى مادى.
در زندگى معنوى نیز مطلب همین گونه است، وقتى گفته مى شود آمدن انبیاء و نزول کتب آسمانى، و تکالیف و برنامه هاى تربیتى براى چیست؟ مى گوئیم: براى تکامل انسانى و قرب به خدا.
و اگر سؤال کنند تکامل و قرب پروردگار براى چه منظورى است؟ مى گوئیم براى قرب به پروردگار! یعنى این هدف نهائى است، و به تعبیر دیگر ما همه چیز را براى تکامل و قرب به خدا مى خواهیم اما قرب به خدا را براى خودش (یعنى براى قرب به پروردگار).(1)
1 ـ تفسیر نمونه 22/393