نکته دوم: تفسیر مقسم له

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
سوگندهاى پربار قرآن
2. سوگندهاى سوره مرسلاتتفسیر سوم: تفسیرى متفاوت

سخن پیرامون عذاب الهى فراوان است به پاسخ دو سؤال در این زمینه قناعت مى کنیم:

سؤال اوّل: خداوند متعال چه نیازى به عذاب مجرمان دارد؟ اگر تمام جهانیان کافر گردند، بر دامن کبریائیش گردى نمى نشیند، و چنانچه همه مسلمان شوند، چیزى بر عظمت و جلالت و بزرگیش افزوده نمى گردد. وقتى که کفر و ایمان بشر هیچ تأثیر مثبت یا منفى در ذات او ندارد، چرا بندگان را مجازات مى کند؟

پاسخ: مجازاتهاى الهى بر سه قسم است:

الف) برخى از مجازاتها خاصیّت و اثر اعمال ماست، و به تعبیر دیگر اثر وضعى عمل محسوب مى شود. جوانى که به خیال خودش یک هفته با مواد مخدّر عشق مى کند، و آن را مصرف نموده و معتاد مى شود، با دست خود تیشه به ریشه اش زده، و عمرش را تباه مى کند. این اعتیاد و تباه شدن عمر، خاصیّت وضعى عمل خود این جوان است. این بلاى خانمانسوز نتیجه اجتناب ناپذیر ابتلاى به آن سمّ مهلک است، که با دست خود نوشیده است. شخصى که به گمان خود براى لحظه اى خوشى و مستى، جام شراب را سر مى کشد، و بر اثر مداومت بر این گناه بزرگ، مغز و کبد و قلب و ریه اش آسیب مى بیند، خود زمینه این آسیبها را فراهم کرده، و این بیماریها محصول کار خود اوست. اعمال انسان در این دنیا نیز آثارى دارد که در قیامت دامنگیر او مى شود.

تخم گل کاشتى آخر گل شد *** بر سرش نغمه سرا بلبل شد

خار کشتى ثمرت خار دهد *** خار جز خار کجا بار دهد

در زمین دل خود کشتى خار *** خار بار آمد و دادت آزار

خلاصه اینکه اعمال ما همچون بذرى است که افشانده ایم. اگر بذر گل باشد، فردا عطر و بویش حسّ شامه، و گلها و بوته هاى زیبایش حسّ بینایى، و نغمه هاى خوش الحان بلبل هایش گوش ما را نوازش خواهد داد. و چنانچه بذر خار بوده باشد، باید در هر گامى منتظر سوزش حاصل از فرورفتن خارى در بدن باشیم.

ب) برخى دیگر از مجازاتها از قبیل تجسّم اعمال است. اعمال و گفتار و کردار ما دراین دنیا نابود نشده، و در روز قیامت به صورت دیگرى جلوه گر خواهد شد. به عنوان مثال نماز به صورت یک دوست محبوب و از هر نظر کامل، در بهشت همنشین صاحبش مى شود. جالب اینکه دانشمندان عصر ما توانسته اند صداى کوزه گران مصرى، که سه هزار سال قبل به هنگام ساختن کوزه ها از طریق دستانشان امواجى بر روى کوزه ها ایجاد کرده اند را برگردانند، و ثابت کنند که حتّى سخنان انسانها نابود نمى شود. بنابراین خداوند نیازى به عذاب مجرمین ندارد، بلکه بخشى از این عذابها تجسّم اعمالى است که در دنیا مرتکب آن شده اند.

ج) قسم سوم عذابها و مجازاتها قراردادى است; همان گونه که در دنیا نیز چنین است. مثلا قاچاق فلان مقدار موادّ مخدّر طبق قانون، مجازات اعدام در پى دارد. در قوانین اسلام نیز مجازاتهاى قراردادى وجود دارد، که وضع این مجازاتها نیز به نفع خود انسانهاست، و تأثیر بازدارنده دارد. و از آنجا که خداوند چنین مجازاتهایى را وضع کرده، و وعده عذاب داده، و وعده خداوند تخلّف ناپذیر است، مجرمین را عذاب مى کند. هر چند او هیچ نیازى به عذاب گنهکاران ندارد. نتیجه اینکه هیچ یک از اقسام سه گانه عذاب مورد نیاز و حاجت خدا نیست.

تناسب بین جرم و جریمه:

سؤال دوم: آیا نباید بین جرم و جریمه تناسبى وجود داشته باشد؟ بدون شک هر جرمى جریمه خاصّ خود را دارد; گاه مجازات آن یک شلاّق، گاه پنجاه تازیانه، گاه یکصد ضربه شلاّق، و گاه جرم آن قدر سنگین است که مجازات آن مرگ است. بلکه برخى از اوقات جنایتکارانى را مشاهده مى کنیم که به ده بار اعدام محکوم مى شوند; و این نشانگر عمق جنایت و بزرگى جرم آنهاست. با توجّه به این مطلب، کافران، معاندان، جبّاران و فراعنه، که در تمام عمر غرق گناه بوده اند، باید متناسب با گناهانشان مجازات شوند. اگر پنجاه سال عمر کرده اند و گناه، باید پنجاه سال مجازات شوند، نه اینکه براى همیشه در آتش جهنّم بمانند، و عذاب جاودانه داشته باشند. با توجّه به این مطلب آیا خلود در آتش جهنّم با حکمت و عدالت خداوند سازگار است؟

پاسخ: از آنچه در جواب سؤال قبل گفته شد پاسخ این سؤال نیز روشن مى شود. وقتى مجازاتها و عذابها عکس العمل و نتیجه اعمال خودماست، جاودانگى در عذاب تعجّب آور نیست. اگر انسان نادانى فریب شیطان را بخورد، و به مدّت کوتاهى آلوده شرب خمر شود، و بر اثر آن قلبش براى همیشه بیمار و معیوب گردد، آیا جز خود او مى توان دیگرى را سرزنش کرد؟ آیا مى توان گفت بین یک ماه شرب خمر و یک عمر بیمارى قلبى تناسب و تعادلى نیست؟

اگر جوانى در پى هوسرانى به دنبال موادّ مخدر برود، و یک هفته آلوده آن گردد، سپس معتاد شود، و یک عمر متحمّل بدبختى و حقارت شود چه کسى مقصّر است؟

اگر انسان بال و پر داشت و عمرى جاودان به او مى دادند، سپس با دست خود بال و پرش را مى سوزاند، و براى همیشه قدرت پرواز را از دست مى داد، چه کسى را سرزنش مى کنند؟ آیا هیچ کس این محرومیّت را ناعادلانه مى خواند؟

آثار گناهان متفاوت است; برخى گناهان آثار موقّت و کوتاه مدّت دارد، برخى داراى آثار و پى آمدهاى طولانى، و برخى آثار و نتایج جاودانه و همیشگى دارد، و این مطلب هیچ منافاتى با عدالت و حکمت خداوند ندارد. یک لحظه هوسرانى ممکن است یک عمر پشیمانى به دنبال آورد. بچّه اى که براى یک لحظه بازى و شادى، ترقّه اى را پرتاب مى کند، اگر آن ترقه به چشم خودش اصابت کند تا آخر عمر نابینا مى شود. او هر چند یک لحظه خطا و اشتباه کرده، اما نتیجه و اثر آن یک لحظه، تمام عمر دامنگیر اوست.

 

رابطه قسم ها با مقسم له:

سوگند به کوه طور، سوگند به قرآن مجید، سوگند به آسمان، سوگند به بیت المعمور، سوگند به روز قیامت که دریاها آتش مى گیرد، قسم به این مقدّسات پنج گانه تشریعى و تکوینى، که عذاب خداوند براى مجرمان قطعى و حتمى است. و هیچ چیز جلودار و مانع آن نخواهد شد. البتّه توبه مانع آن مى شود، امّا به اذن خداوند. شفاعت جلودار آن مى شود، آن هم به اذن پروردگار. خلاصه هیچ چیز بدون اذن پروردگار مانع تحقّق آن نخواهد شد. راستى چه رابطه اى بین سوگندهاى مذکور، و حتمیّت تحقق عذاب الهى وجود دارد؟

پاسخ: رابطه اش روشن است. زیرا خداوند مى خواهد بفرماید: که اى انسان! همه چیز برایت آفریدم; آسمان با تمام ستارگان و برکاتش; دریاها با تمام منابع غذایى، اقتصادى، علمى و تفریحى اش، کتاب آسمانى قرآن، و بیان آن توسّط پیامبر اعظم(صلى الله علیه وآله)، و خلاصه تمام اسباب سعادت را در اختیارت نهادم. حال اگر علیرغم آماده بودن اسباب سعادت و اتمام حجّت، تخلّف کنى و به بیراهه بروى، و قدم جاى گام شیطان بنهى، عذاب من واقع مى شود و تو را در برخواهد گرفت، و هیچ چیز مانع و جلودار این عذاب نخواهد بود.

2. سوگندهاى سوره مرسلاتتفسیر سوم: تفسیرى متفاوت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma