عواقب خطرناک جبر

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
خدا را چگونه بشناسیم
عواقب شوم تفویضعواقب خطرناک جبر و تفویض

 

مى آورد، به اختصار و با بیانى روشن اشاره مى کنیم:

1ـ انکار اصل عدالت:
پیروان مکتب جبرى مجبور مى شوند به خاطر نظرشان، خدا را عادل ندانند.این چه عدالتى است که خداوند موجودى را مجبور به انجام دادن کارى کند و سپس بخواهد او را به خاطر انجام آن کار مؤاخذه کند و به کیفر برساند؟!

اگر به راستى ما مجبوریم و در افعال خود کوچکترین اختیارى از خود نداریم، پس حساب و کتاب و کیفر و پاداش چه معنى دارد؟! باید پذیرفت که نفى آزادى اراده و کیفر و پاداش، دو چیز غیر قابل جمع هستند که با عدالت خداوند سازگار نیستند.

به خاطر این محذور که براى آنان بسیار سنگین بود، برخى سعى

کردند راه چاره اى بیاندیشند. راه چاره اى که آنها توانستند بیابند بیشتر به یک جواب سر بالا شباهت دارد تا جواب و راه حل یک مشکل. آنان گفته اند: اصولا در کار خداوند چون و چرا غلط است. هر چه او بکند عین عدالت است. هر چیزى در هستى هست مال اوست و مى تواند هر کارى را که خواست در ملک خود انجام دهد. پس، از اساس چیزى به نام ظلم درباره او مفهوم ندارد.

این جواب را هر آدم منصفى بشنود خواهد گفت: عذر بدتر از گناه. کسى منکر آن نیست که جهان و هر چه در آن است از آن خداوند است. حتى خود ما هم متعلق به او هستیم. این حرف درستى است و در اصل مالکیت خداوند، کسى مخالفتى ندارد. مشکل چیز دیگرى است. مشکل در کیفر دادن کسى است که هیچ اختیارى از خود ندارد. چنین چیزى نه عاقلانه است و نه عادلانه. آیا مى توان کسى را به جرم ضربان قلب یا فشار خون او مجازات کرد؟ آیا مى توان بهمنى را به دلیل سقوط از کوه و قتل عده اى کیفر داد؟ آیا این مجازات منطقى و عادلانه است؟ اگر بگوییم خیر، پس باید قبول کنیم مجازات کردن انسان مسلوب الاختیار و بى اراده هم عادلانه نیست حال از سوى هر کس چه خداوند یا انسان که باشد فرق نمى کند. در نتیجه نظریه جبر با نفى اختیار و اراده انسان، اصل مسئله عدالت خداوند را نفى مى کند.

2ـ به هم ریختن (فروپاشى) اساس اخلاق:

 

جامعه اى را در نظر بگیرید که افراد آن معتقدند به هیچ وجه از خود آزادى اراده ندارند. آنان باور دارند که هر چه مى کنند فقط معلول یک سلسله عوامل جبرى پیش بینى نشده اى است که کوچکترین تغییرى در آن ممکن نیست. در این صورت آنها به هر جنایتى تن مى دهند و خود را در پیش وجدان معذور مى بینند. در چنین جامعه اى گناه و ثواب، فضیلت و رذیلت یکسان خواهد بود و با هم هیچ فرقى ندارند. دیگر حتى نمى توان به آنها پند و اندرز داد یا تبهکارى را به مجازات رساند.

گذشته و آینده تاریخ براى چنین افرادى صرف سپرى شدن یک مسیر جبرى جبرى ماشینى تخلف ناپذیر است. آنان همه حوادث را بدون استثناء مطابق یک قضاء و قدر حتمى و غیر قابل اجتناب مى دانند. وضع محیطى چنین اجتماعى ناگفته پیداست.

نمونه اى از چنین طرز تفکرى براى برخى از حقوق دانها پیدا شده است که افراد نادرى از تبهکاران را «جانى بالفطره» مى نامند. باید مراقب بود. خود این طرز فکر جنایتى55 است که ضرر آن براى اجتماع کمتر از خطر همان تبهکارانى نیست که اینان نامشان را
«جانى بالفطره» نهاده اند. هر چند که خود این نظریه از لحاظ علمى، عقیده اى نادرست و بى اساس است.

ما در کلمات و اعمال پیامبران و پیشوایان بزرگ دینى اصرار زیادى بر اصل آزادى اراده مى بینیم. با تأمل بر این اصرار بزرگواران درمى یابیم که آنها مى خواستند جامعه را از چنین اندیشه خطرناکى حفظ کنند. در واقع حفظ اصول و شؤون اخلاقى بدون اصل آزادى اراده ممکن نیست و بدون آن نمى توان به هیچ اصلاح و تهذیب اخلاقى دل بست.

3ـ تشویق به تنبلى و وادادگى:

 

* * *

گذشته از مطالب و خطراتى که قبل از این آمد، نظریه جبر یک ضرر غیر قابل جبران دیگرى نیز دارد و آن از جهت رفتار عملى افراد جامعه است. این نظریه با حذف اراده از انسان و افراد اجتماع باعث گسترش تنبلى و وادادگى و بیکارى در اجتماع مى شود. در حقیقت کسى که به آزادى اراده ایمان ندارد، بالطبع ایمان به تلاش و کوشش براى یک زندگى بهتر را نیز از دست مى دهد. او بدبختیها و عقب ماندگیهاى خود را معلول یک سلسله علل جبرى و غیرقابل اجتناب مى داند و مى پندارد خودش هیچ دخلى به تغییر و به سامان در آوردن زندگى خود ندارد. روشن است که چنین فردى هرگز براى اصلاح و بهبود وضع خود فکرى نخواهد کرد. البته، شاید در عمل باشد کسى که براى زندگى بهتر در تلاش است اما از لحاظ نظرى معتقد به جبر است اما این راه حل نظریه جبر نمى باشد. این فرد فقط به آنچه معتقد است عمل نمى کند وگرنه نظریه جبر مستلزم از بین رفتن انگیزه هر تلاشى براى یک زندگى والا و بهتر است. نتیجه دیگرى که از نظریه جبر به دست مى آید متلاشى شدن اساس اخلاق است. این نظریه باعث مى شود تا تمام فضائل اخلاقى متزلزل شده و به این خاطر اجتماع به طور وحشتناکى به سوى فساد و تباهى سوق یابد.

عواقب شوم تفویضعواقب خطرناک جبر و تفویض
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma