2ـ آیا خداوند فقط عالم به کلیات است؟!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
خدا را چگونه بشناسیم
3ـ علم ازلى خداوند با اختیار ما چگونه مى سازد؟1ـ آیا علم خداوند فقط به ذات خود است؟!

این نیز اشتباه دیگرى است که دامنگیر بعضى از فلاسفه و متفکران شده است. اینان مى گویند: خدا تنها به کلیات حوادث و موجودات جهان عالِم است. علم او به جزئیات تعلق نمى گیرد زیرا جزئیات به صورت دائم در تغییر و تحوّلند که در این صورت علم به جزئیات هم باید دچار تغییر و تحول شود. بنابراین، اگر خداوند به جزئیات عالِم باشد باید تغییر و تحولات در جزئیات او در عملش نیز اثر بگذارد و علم خداوند تغییر کند. اما در قبل گفتیم علم خداوند عین ذات اوست پس تغییر در علم خداوند به معنى تغییر در ذات او خواهد بود که در این صورت و ذات خداوند دستخوش تغییر و تحول خواهد شد. اما این موضوع یعنى تغییر ذات خداوند امرى محال است.

این نظریه هم مانند نظریّه اول است. ما مى توانیم در هر دو نظریه یک وجه اشتراک پیدا کنیم که باعث نفى حقیقت از علم خداوند شده است.

توضیح مسئله را مى توان به این صورت بیان کرد: طرفداران این عقیده، علم خداوند را با علم انسان قیاس کرده اند و گمان برده اند که علم او نیز شبیه علم ماست. براى مثال ما یک روز دوستمان را بیمار مى بینیم و روز دیگر او را سالم و روز سوم باخبر مى شویم به مسافرت رفته است. به این ترتیب هر روز با تغییر وضعیت دوستمان، صورتهاى ذهنى ما هم تغییر مى کند. از این جهت تغییر در موجودات جزئى، باعث تغییر در علم به آنها مى شود. این متفکرین علم خداوند به جهان را، هم این چنین پنداشته اند.

اما باید توجه داشت که تحول تدریجى علم ما به جزئیات جهان خارج، بى دلیل نیست. در واقع، مى توان براى تغییر و تحول صورتهاى ذهنى ما نسبت به حوادث جهان خارج، به دو جهت اشاره کرد:

اول: وجود ما یک وجود زمانى است. ما در نقطه معین و مشخصى از زمان و مکان قرار گرفته ایم. بنابراین علم ما نسبت به گذشته و آینده یکسان نیست. حوادث امروز و فردا براى ما فرق دارند و این همان خاصیّت محدود بودن و زمانى بودن ماست.

 دوم: علم ما به صورت معمول از نوع «علم حصولى» است. موجودات و حوادث خارجى به همان صورت شخصى و واقعى در بیرون هستند و هیچگاه در نزد دستگاه ادراک ما حاضر نیستند بلکه تنها چیزى که از آنها داریم فقط صورت و نقشِ آنهاست. این از محددویت ماست اما موجودى که در وراى افق زمان و مکان قرار دارد و وسعت وجود او «ازل» و «ابد» را گرفته است درگیر این محدودیتها نیست. براى او گذشته، حال و آینده معنایى ندارد و حوادثى را که ما به صورت «تدریجى» درک مى کنیم براى او یکسان است و همه به صورت برابرى نزد او حاضرند.

او بیمارى و سلامت و مسافرت دوست ما را، از ازل میداند و مى داند او چه موقع بیمار و کى بهبودى مى یابد و در چه وقتى براى چه مدت به مسافرت مى رود.

به غیر از علم ازلى او، علمش حضورى است. حوادث و موجودات دور و نزدیک و گذشته و حال و آینده هر کدام در ظرف زمان و مکان خاص خود، به طور یکسانى براى او حاضر و آماده است. با گذشت زمان و تغییر مکان حوادث و موجودات جزیى، نه چیزى بر علمش اضافه و نه چیزى از آن کم مى شود. او به همه این امور به طور یکسانى «احاطه» دارد.

ما هم اگر مى توانستیم از افق زمان و مکان خارج شویم، دیگر این محدودیت در شناخت و آگاهى را نداشتیم. در آن صورت مى توانستیم بزرگان تاریخ را که صدها سال پیش مى زیستند و آنهایى که صدها سال بعد مى آیند، همه را یکجا و به طور یکسان مشاهده کنیم. هر چند که چنین فرضى براى ما غریب به نظر مى آید چون همیشه اسیر زندان زمان هستیم و نسبى فکر مى کنیم. اما اگر بتوانیم با کمى دقت و تمرین حداقل کمى دامنه «تصورات»خود را به آن سوى مرزهاى زمان و مکان بکشانیم، آن گاه درک این سخن براى ما ممکن خواهد و بود.

پیشواى بزرگ دین ما، حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام)، در یک گفتار کوتاه و پرارج به این حقیقت اشاره کرده و مى فرماید:

«لم یزل الله تعالى عالماً بالأشیاء قبل ان یخلق الأشیاء کعلمه بالأشیاءبعد ما خلق الأشیاء; خداوند پیش از آنکه اشیاء را بیافریند از آنها همان طور باخبر بود که بعد از آفرینش آنها!»(1)


 

1. کتاب وافى، باب صفات الذات، صفحه 99، همچنین رجوع کنید به روایاتى دیگر به همین مضمون در این باب.

3ـ علم ازلى خداوند با اختیار ما چگونه مى سازد؟1ـ آیا علم خداوند فقط به ذات خود است؟!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma