محور دوم: مقدار مجازات

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تعزیر و گستره آن
محور سوم: مُجرى تأدیب کیست؟ادلّه مشروعیّت تأدیب

روایاتى که در این مورد بحث مى کند بسیار متفاوت است، و بر چند گروه تقسیم مى شود. لازم است هر گروه را مستقلاّ مورد بحث قرار داده، و در پایان گروههاى مختلف را با هم بسنجیم.

گروه اوّل: روایاتى که مقدار آن را 5 یا 6 تازیانه مى داند.

1ـ حمّاد بن عثمان مى گوید به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم:

مقدار مجازات کودکان... براى تأدیب چقدر است؟ امام فرمود:

«خَمْسَةٌ اَوْسِتَةٌ وَ ارْفِقْ(1); پنج یا شش تازیانه، و با آنها مدارا کن!»

علاّمه مجلسى در مرآت العقول، روایت فوق را تضعیف نموده است، و ظاهراً علّت آن وجود معلّى بن محمّد در سند روایت است، زیرا وى طبق تصریح علماى رجال شخصى مضطرب الحدیث و المذهب(2) بوده است. و امّا حسن بن على، هر چند مشترک بین چند نفر است، ولى منظور از وى در این روایت، حسن بن على بن فضّال مى باشد، که مرد ثقه و مورد اعتمادى بوده است.

2ـ اسحاق بن عمّار مى گوید خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض کردم:

گاه اتّفاق مى افتد که نوجوانم را به خاطر بعضى جرائم تنبیه مى کنم؟ امام فرمود: چه قدر...؟ عرض کردم: گاه صد تازیانه! امام فرمود: صد تازیانه! و این جمله را دو بار تکرار کرد. سپس فرمود: به اندازه حدّ زنا بر وى شلاّق مى زنى!؟ از خدا بترس (و این کار را نکن) عرض کردم:

«جُعِلْتُ فِداکَ، فَکَمْ یَنْبَغى لى اَنْ اَضْرِبَهُ؟ فَقالَ: واحِداً، فَقُلْتُ: وَ اللّهِ لَوْ عَلِمَ اَنّى لا اَضْرِبُهُ اِلاّ واحداً ما تَرَکَ لى شَیْئاً اِلاّ اَفْسَدَهُ! قالَ: فَاِثْنَیْنِ. فَقُلْتُ: هذا هُوَ هلاکى: قالَ فَلَمْ اَزْلُ اُماکِسَهُ حَتّى بَلَغَ خَمْسَةً، ثُمَّ غَضِبَ، فَقالَ: یا اِسْحاقُ! اِنْ کُنْتَ تَدْرى حَدَّما اَجْرَمَ فَاَقِمِ الْحَدَّ فیهِ وَ لا تَعَمَّدَ حُدُودَ اللّهِ(3);

فدایت گردم، پس چه مقدار او را بزنم؟ فرمود: یک تازیانه! عرض کردم: به خدا قسم اگر بداند که بیش از یک تازیانه به او نمى زنم تمام زندگى ام را از بین مى برد. امام فرمود: در این صورت دو تازیانه بزن! عرض کردم: این کار مساوى با نابودى زندگى من است. اسحاق بن عمار مى گوید: من در این باره آنقدر چانه زدم که امام تا پنج تازیانه اجازه دارد، سپس خشمگین شد، و فرمود: اى اسحاق! اگر مقدار تأدیب جرمى که مرتکب مى شود را مى دانى همان را جارى کن، و از حدّ و مرزهاى الهى تجاوز مکن!»

امّا سند حدیث: در مورد عثمان بن عیسى، که این روایت را از اسحاق بن عمّار نقل کرده، سه نظریّه وجود دارد:

الف) وى از غاصبین اموال و دارایى هاى امام کاظم(علیه السلام) بوده، و پس از امام صادق(علیه السلام) امام هفتم را به امامت نپذیرفته است، هر چند در آخر عمر توبه کرد. بنابراین، نمى توان روایات وى را پذیرفت.

ب) او از اصحاب اجماع به شمار مى رود، که جمع بزرگى شهادت بر وثاقت آنان داده اند.

ج) گروه سوم نه وى را مذمّت نموده، و نه تأییدش مى کنند; بلکه درباره او توقّف کرده، و روایاتش را نمى پذیرند.

بنابراین تکیه بر روایت مورد بحث به تنهایى مشکل است.

ضمناً منظور از «غُلام» در روایت فوق نوجوان کم سنّ و سال مى باشد. خلاصه این که طایفه اوّل دلالت مى کند که مقدار تأدیب 5 تا 6 شلاّق است.

گروه دوم: روایاتى که آن را سه تازیانه مى داند.

1ـ سکونى از امام صادق(علیه السلام)، و آن حضرت از پدرانش، از حضرت على(علیه السلام) نقل مى کنند که روزى عدّه اى از دانش آموزان دفتر مشق خود را به آن حضرت دادند، تا بهترین آنها را انتخاب کند. حضرت فرمود: این کار نوعى قضاوت است، و ظلم و بى عدالتى در آن همانند ظلم در سایر قضاوت ها مى باشد. سپس به آنان فرمود: «اَبْلِغُوا مُعَلِّمَکُمْ اِنْ ضَرَبَکُمْ فَوْقَ ثَلاثَ ضَرَبات فى الاَْدَبِ اُقْتُصَّ مِنْهُ(4);

از قول من به معلّمتان بگویید که به هنگام تأدیب شاگردانش بیش از سه تازیانه نزند، وگرنه مقدار اضافى قصاص مى شود!»

روایت از نظر سند، همان گونه که علاّمه مجلسى(5) نیز فرموده، معتبر نمى باشد، زیرا سکونى راوى آن است. ولى دلالت آن خوب است، جز این که فقط از «معلّم» سخن مى گوید.

2ـ شبیه این روایت را مرحوم صدوق به إسنادش از سلیمان بن داود المنقرى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل مى کند(6).

حدیث دوم نیز ضعیف است; زیرا در سندش شخصى به نام قاسم بن محمد الاصفهانى وجود دارد، که مورد تأیید علماى رجال نمى باشد.

نتیجه این که، گروه دوم بیش از سه شلاّق را براى تأدیب جایز نمى داند.

گروه سوم: روایاتى که آن را کمتر از ده عدد مى داند.

1ـ مرحوم صدوق(رحمه الله) مى گوید:

«قال رسول الله(صلى الله علیه وآله) لا یَحِلُّ لِوال یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاْخَرِ اَنْ یُجْلِدَ اَکْثَرَ مِنْ عَشَرَةِ اَسْواط اِلاّ فى حَدّ...(7);

پیامبر گرامى اسلام فرمود: «حاکم اسلامى، که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، جز در حدود شرعى حق ندارد بیش از ده تازیانه بزند...»

2ـ صاحب کتاب جعفریّات روایتى شبیه روایت بالا، از حضرت على(علیه السلام)از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل کرده است.(8)

هر دو حدیث از نظر سند مشکل دارد، و روایات معتبرى محسوب نمى شود.

اما دلالت آنها: هر دو روایت دلالت مى کند که در هنگام تأدیب تجاوز از ده ضربه شلاّق جایز نیست، و با روح ایمان سازگار نمى باشد.

ولکن عمل به این دو روایت خالى از اشکال نیست; زیرا مقدار تعزیر به دست حاکم شرع است، و گاه مصلحت اقتضا مى کند که بیش از ده تازیانه باشد، در حالى که «غیر حد» همان گونه که تأدیب را شامل مى شود، تعزیر را نیز در بر مى گیرد.

مگر این که گفته شود منظور از کلمه حدّ در اینجا «حدود شرعى و تعزیرات» است، و غیر حدّ فقط تأدیب است. در این صورت روایات فوق از این جهت اشکالى ندارد.

خلاصه این که از روایات گروه هاى سه گانه استفاده مى شود که مقتضاى احتیاط آن است که از سه ضربه شلاّق شروع نموده، و بیش از ده ضربه نزنند.

ولى ممکن است گفته شود اعداد مذکور در روایات فوق خصوصیّت ندارد، بلکه همه آنها مصداقهایى براى تأدیب است. بنابراین، ملاک و معیار نظر ولىّ، یا حاکم شرع، یا معلّم است که مقدار آن را مطابق مصلحت، همان گونه که در روایت اسحاق بن عمّار گذشت، معیّن مى کند.

مؤیّد این نظریّه روایات متعددى است که در مقام بیان حکم شرع وارد شده، و عددى معیّن نکرده است، و بارها گفته ایم که هرگاه در مسأله اى روایات مطلقه فراوانى وارد شود، و همه در مقام بیان حکم شرعى باشد، به آسانى نمى توان اطلاق آن را با یکى دو حدیث مقیّد کرد، بلکه باید قیود روایات خاصّه را در چنین مواردى حمل بر استحباب کرد، به چند نمونه از این روایات توجّه کنید:

1ـ عبدالله بن سنان، از امام صادق(علیه السلام) در مورد کودکى که مرتکب سرقت شد سؤال کرد. امام فرمود:

«یُعْفا عَنْهُ مَرَّةً وَ مَرَّتَیْنِ وُ یُعَزَّرُ فِى الثّالِثَةِ...(9);

درنوبت اوّل و دوم بخشیده، ولى در بارِ سوم تأدیب مى شود.»

روایت فوق همان گونه که در مرآت العقول آمده، معتبر مى باشد، و مقدار خاصّى براى تأدیب بیان نکرده است.

2ـ ابو بصیر سؤالى به شکل زیر از امام صادق(علیه السلام) مى پرسد:

«نوجوان نابالغ ده ساله اى با زنى زنا کرده است. حکمش چیست؟ امام در پاسخ فرمود: یُجْلَدُ الْغُلامُ دُونَ الْحَدِّ...(10); این نوجوان را مجازات مى کنند، البتّه به کمتر از مقدار حدّ شرعى.»

3ـ در روایت مرسله اى به نقل ازامام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:

«کُلُّ بالِغ مِنْ ذَکِر اَوْ اُنْثى اِفْتَرى عَلى صَغیر... وَ عَلى غَیْرِ الْبالِغِ حَدُّ الاَْدَبِ(11);

هر انسان بالغى، چه مرد باشد و چه زن، چنانچه بر غیر بالغى افترا ببندد...، و چنانچه نابالغى چنین کند تأدیب مى گردد.»

این روایت از نظر سند ضعیف است.

4ـ در روایت ابو مریم(12) به نقل از امام صادق(علیه السلام)، که در مباحث سابق گذشت(13)، نیز تأدیب غیر بالغ به صورت مطلق و بدون تعیین مقدار بیان شده است.

5ـ ابو بصیر در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل مى کند:

«اِنَّ فى کِتابِ عَلِىّ(علیه السلام) اِذا اُخِذَ الرَّجُلُ مَعَ غُلام فى لَحاف مُجَرَّدَیْنِ ضُرِبَ الرَّجُلُ وُ اُدِّبَ الْغُلامُ(14);

در کتاب على(علیه السلام) آمده است که هرگاه مرد بالغ و نوجوان نابالغى را به صورت برهنه در بستر واحدى بیابند، بر مرد حدّ شرعى جارى مى شود، و نوجوان تأدیب مى گردد.»

 

 

 
1. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب بقیّة الحدود، باب 8، حدیث 1.
2. جامع الرواة، جلد 2، صفحه 416.
3. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب مقدّمات الحدود، باب 30، حدیث 2.
4. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب بقیّة الحدود، باب 8، حدیث 2.
5. مرآت العقول، جلد 23، صفحه 416.
6. من لا یحضره الفقیه، جلد 4، صفحه 51.
7. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب بقیّة الحدود، باب 10، حدیث 2.
8. مستدرک الوسائل، جلد 18، ابواب بقیّة الحدود، باب 6، حدیث 3.
9. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب حدّ السرقة، باب 28، حدیث 1.
10. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب حدّ الزنا، باب 9، حدیث 1.
11. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب حدّ القذف، باب 5، حدیث 5.
12. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب حدّ الزنا، باب 9، حدیث 2.
13. روایت مذکور در صفحه 99 بطور کامل نقل شده است.
14. وسائل الشیعه، جلد 18، ابواب حدّ اللواط، باب 3، حدیث 7.

 

محور سوم: مُجرى تأدیب کیست؟ادلّه مشروعیّت تأدیب
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma