1ـ مفهوم تعصّب و انگیزه هاى آن

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
اخلاق در قرآن جلد 2
2ـ آثار و پیامدهاى منفى تعصّب و لجاجتتعصّب و لجاجت در احادیث اسلامى

«تعصّب» از مادّه «عَصَب» در اصل به معنى رشته هایى است که مفاصل استخوانها و عضلات را به هم پیوند مى دهد، سپس این مادّه به معنى هر نوع وابستگى شدید فکرى و عملى آمده است که غالباً بار منفى دارد هر چند وابستگى هاى مثبت نیز در مفهوم آن افتاده است که شرح آن در بحث هاى آینده به خواست خدا خواهد آمد.

بدیهى است وابستگى هاى غیر منطقى نسبت به شخص یا عقیده و یا چیزى انسان را به لجاجت و تقلید کورکورانه نسبت به آن وادار مى کند، و سرچشمه بسیارى از کشمکشها و جنگ ها و خونریزیها و اختلافات مستمر است.

هرگاه این گونه تعصّب ها از میان جامعه انسانى برود و مردم تسلیم منطق و حرف حساب باشند بسیارى از اختلافات برچیده مى شود و آرامش بر جوامع بشرى حاکم مى شود.

چنین تعصّبى که نتیجه مستقیم آن لجاجت و تقلید کورکورانه است از امور زیر سرچشمه مى گیرد:

1ـ حبّ ذات و علاقه شدید به نیاکان ـ حبّ ذات افراطى سبب مى شود که انسان نسبت به هر چیزى که به او ارتباط و پیوند دارد دلباختگى و دلدادگى نشان دهد از جمله نسبت به پدر و نیاکان و آیین و رسوم آنها.

این وابستگى شدید عامل انتقال بسیارى از خرافات و زشتى ها به بهانه حفظ آداب و سنن، از نسلى به نسل دیگر مى باشد، و حجابى در برابر معرفت و شناخت حق است.

دفاع و طرفدارى شدید از قوم و قبیله گاه به جایى مى رسد که بدترین افراد قبیله و زشت ترین آداب و سنن آنها در نظر افراد متعصّب بسیار زیبا جلوه مى کند در حالى که بهترین افراد قبایل دیگر و عالى ترین آداب و سنن آنها در نظر آنها زشت و بى معنى است!

2ـ پایین بودن سطح فکر و فرهنگ ـ هر قدر سطح فکر مردم کوتاه تر و فرهنگ آنها ضعیف تر باشد، تعصّب هاى جاهلانه و لجوجانه و تقلیدهاى کورکورانه در میان آنها بیشتر است، به عکس هر قدر سطح فکر بالاتر رود و فرهنگ کامل تر شود توجّه او به منطق و استدلال و نفى تعصّب و لجاجت و جانشین ساختن تحقیق به جاى تقلید کورکورانه بیشتر مى شود.

3ـ شخصیّت زدگى عامل دیگرى براى تعصّب و تقلید کورکورانه است ـ گاه شخصى در نظر انسان چنان قداست پیدا مى کند که گفتار و رفتار او از دایره نقد خارج مى شود هر چند از نظر علمى و اخلاقى در سطح پایینى قرار داشته باشد و همین امر سبب مى شود که عدّه اى چشم و گوش بسته به دنبال او بیفتند و به خاطر او جان و مال خود را از دست بدهند، بى آنکه در محتواى سخنان و رفتار او کمترین اندیشه کنند!

4ـ انزواى اجتماعى و فکرى یکى دیگر از اسباب تعصّب است ـ وقتى انسان در خودش و محیط فکرى و اجتماعیش فرو برود و از جوامع و افراد دیگر و افکار آنها بى خبر بماند نسبت به آنچه در اختیار اوست سخت وابسته مى شود، در برابر آن تعصّب مىورزد، در حالى که اگر با دیگران بنشیند و فکر خود را با افکار دیگران مقایسه کند نقطه هاى قوّت و ضعف و مثبت و منفى به زودى آشکار مى گردد، و به او اجازه مى دهد بهترین انتخاب را داشته باشد.

* * *

2ـ آثار و پیامدهاى منفى تعصّب و لجاجتتعصّب و لجاجت در احادیث اسلامى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma