آنچه که در بالا آمد و روایات فراوان دیگرى که براى پرهیز از طولانى شدن سخن، از ذکر آنها خوددارى شد، به روشنى گواهى مى دهد که سوء خلق یکى از بدترین و مزاحم ترین صفات است که آثار مرگبارى در زندگى انسان و اطرافیان او دارد، و افق زندگانى را تیره و تار و شهد حیات را در کام انسان مبدّل به شرنگ مى کند.
بنابراین کسانى که گرفتار این رذیله اخلاقى هستند باید هر چه زودتر براى درمان خود بکوشند، و از طرقى که علما و بزرگان اخلاق گفته اند بهره گیرند، از جمله این که: مبتلایان به این صفت رذیله باید همه روزه در عواقب شوم آن بیندیشند و روایات بالا و سخنان بزرگان را مکرر در مکرر مرور کنند و آثار شوم آن را در زندگى مبتلایان به آن مشاهده نمایند که چگونه مردم از آنها متنفّر مى شوند، و در زندگى در برابر حوادث سخت تنها مى مانند، و در مجموع رانده درگاه خدا و خلق خواهند شد.
این نکته نیز حائز اهمیت است که براى ریشه کن کردن صفات زشت اخلاقى باید از تمرین و ریاضت استفاده کرد، و در این طریق پافشارى نمود، خوش خلقى را ـ هرچند تصنّعى باشدـ پیشه خود ساخت، تا این امر به صورت عادت و ملکه در آید، و همین که عوامل سوء خلق پیش مى آید، انسان خودش را از آن دور کند و به امورى دیگرى مشغول سازد، به نماز و عبادت و زیارت برخیزد، یا خود را سرگرم ورزش و سرگرمى هاى سالم دیگر نماید.
و نیز همه روز به خود تلقین کند که من بد اخلاق نیستم و داراى حسن خلقم، این تلقین تدریجاً اثر مى گذارد، و جوانه هاى حسن خلق بر شاخسار وجودش نمایان مى شود، و آثار سوء خلق برچیده خواهد شد.
گاه مى شود که سوء خلق، بر اثر گرسنگى، تشنگى و یا بیمارى هاى جسمانى پیدا مى شود در این گونه موارد باید به درمان ریشه هاى آن پرداخت، و از تماس زیاد با مردم خوددارى کرد.
و گاه مى شود که این رذیله اخلاقى از دوستان و رفیقان بد خلق به انسان منتقل مى شود باید با این گونه افراد قطع رابطه نمود، و با کسانى رابطه برقرار کرد که داراى فضیلت حسن اخلاقند.
بد اخلاق ترین مردم اگر به دستورهاى بالا عمل کنند و تصمیم و اراده قوى براى اصلاح خویشتن داشته باشند، به یقین نتیجه خواهند گرفت.