تفسیر:

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
شأن نزول: آیة الکرسى یکى از مهم ترین آیات قرآن

نخست از ذات اقدس الهى و مسأله توحید و اسماءحسنى و صفات او آغاز مى کند مى فرماید: «هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند» (اللَّهُ لاَإِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ).

«اللّه» نام مخصوص خداوند و به معنى ذاتى است که جامع صفات کمال و جلال و جمال است.

«حىّ» از ماده «حیات» به معنى زندگى است و این واژه مانند هر صفت مشبهه دیگر دلالت بر دوام دارد. بدیهى است که حیات در خداوند، حیات حقیقى است چراکه حیاتش عین ذات و مجموعه علم و قدرت اوست، نه همچون موجودات زنده در عالم خلقت که حیات آنها عارضى است. از این رو پس از مدّتى مى میرند. امّا در خداوند چنین نیست چنانکه در آیه 58 سوره فرقان مى خوانیم: «توکّل کن بر آن زنده اى که هرگز نمى میرد.»

 

«قیّوم» صیغه مبالغه از ماده «قیوم» است. به همین دلیل، به وجودى گفته مى شود که قیام او به ذات اوست و قیام همه موجودات به او مى باشد. اضافه بر این، قائم به تدبیر امور مخلوقات نیز مى باشد.

قیّوم ریشه و اساس صفات فعل الهى است. منظور از صفات فعل، صفاتى است که رابطه خدا را با موجودات جهان بیان مى کند.

در حقیقت، «حىّ» تمام صفات الهى; علم و قدرت و سمیع و بصیر بودن و مانند آن را شامل مى شود و قیّوم نیاز موجودات را به او بازگو مى کند. از این رو گفته اند این دو با هم اسم اعظم الهى است.

سپس در ادامه آیه مى افزاید: «هیچ گاه خوابِ سبک و سنگینى او را فرا نمى گیرد»، و لحظه اى از تدبیرِ جهانِ هستى، غافل نمى ماند (لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ).

«سِنَة» خوابى است که به چشم عارض مى شود امّا وقتى عمیق تر شد و به قلب عارض شد «نَوْم» گفته مى شود. این جمله اشاره به این حقیقت است که فیض و لطف تدبیر خداوند دائمى است و لحظه اى قطع نمى گردد.

سپس به مالکیت مطلقه خداوند اشاره کرده مى فرماید: «آنچه در آسمانها و زمین است، از آنِ اوست» (لَهُ مَا فِى السَّمَـوَاتِ وَ مَا فِى الاَْرْضِ).

و این پنجمین وصف از اوصاف الهى است که در این آیه آمده زیرا قبل از آن اشاره به توحید و حىّ و قیّوم بودن و عدم غلبه خواب بر ذات پاک او شده است.

ناگفته پیداست توجّه به این صفت که همه چیز از آنِ خداست، اثر تربیتى مهمّى در انسانها دارد زیرا هنگامى که بدانند آنچه دارند از خودشان نیست و چند روزى به عنوان عاریت یا امانت به دست آنها سپرده شده، این عقیده به طور مسلّم انسان را از تجاوز به حقوق دیگران و استثمار و استعمار و احتکار و حرص و بخل و طمع بازمى دارد.

در ششمین توصیف مى فرماید: «کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟!» (مَنْ ذَاالَّذِى یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ).

 

در واقع با یک استفهام انکارى مى گوید هیچ کس بدون فرمان خدا نمى تواند در پیشگاه او شفاعت کند.

و این تأکیدى است بر قیّومیت خداوند و مالکیّت مطلقه او نسبت به تمامى موجودات عالم. یعنى شفاعت شفاعت کنندگان، براى آنها که شایسته شفاعتند، چون به فرمان خداست، دلیل دیگرى بر قیّومیت و مالکیت او محسوب مى شود.

بحث درباره «شفاعت» در ذیل آیه 48 سوره بقره گذشت.

در هفتمین توصیف مى فرماید: «آنچه را در پیش روى آنها ]= بندگان[ و پشتِ سرشان است مى داند» و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است (یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ).

به این ترتیب، پهنه زمان و مکان، همه در پیشگاه علم او روشن است. پس هر کار ـ حتّى شفاعت ـ باید به اذن او باشد.

در هشتمین توصیف مى فرماید: «و کسى از علم او آگاه نمى گردد; جز به مقدارى که او بخواهد» (وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَىْء مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاءَ).

اوست که به همه چیز آگاه است و علم و دانش محدود دیگران، پرتوى از علم بى پایان و نامحدود اوست.

از جمله فوق دو نکته استفاده مى شود: نخست اینکه هیچ کس از خود علمى ندارد و تمام علوم و دانشهاى بشرى از ناحیه خداست.

دیگر اینکه خداوند ممکن است بعضى از علوم پنهان و اسرار غیب را در اختیار کسانى که مى خواهد قرار دهد.

در نهمین و دهمین توصیف مى فرماید: «تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را دربر گرفته; و نگاه دارى آن دو ]= آسمان و زمین[، او را خسته نمى کند» (وَسِـعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضَ وَ لاَ یَـُوُدُهُ حِفْظُهُمَا).

به این ترتیب، حکومت و قدرت پروردگار، همه آسمانها و زمین را فراگرفته و کرسى علم و دانش او به این عوالم احاطه دارد و چیزى از قلمرو حکومت و نفوذ علم او بیرون نیست.

 

حتّى از پاره اى از روایات استفاده مى شود که کرسى به مراتب از آسمانها و زمین وسیع تر است چنانکه از امام صادق(ع) روایت شده است: «آسمانها و زمین در برابر کرسى همچون حلقه انگشترى است در وسط بیابان و کرسى در برابر عرش همچون حلقه اى است در وسط بیابان.»

البتّه هنوز علم و دانش بشر نتوانسته است از این معنى پرده بردارد.

و در یازدهمین و دوازدهمین توصیف مى گوید: «بلندىِ مقام و عظمت مخصوص اوست» (وَ هُوَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ).

و خداوندى که عظیم و بزرگ است و بى نهایت، هیچ کارى براى او مشکل نیست و هیچ گاه از اداره و تدبیر جهان هستى خسته و ناتوان و غافل و بى خبر نمى گردد و علم او به همه چیز احاطه دارد.

قابل توجّه اینکه «آیة الکرسى»، برخلاف آنچه مشهور و معروف است، همین یک آیه بیش تر نیست.

 

شأن نزول: آیة الکرسى یکى از مهم ترین آیات قرآن
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma