4 ـ ترک خشونت

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
زندگی در پرتو اخلاق
راه تسخیر دلها 3 ـ پاسخ بدى به نیکى

  توسل به خشونت در حل مشکلات اجتماعى ـ  بخصوص مشکلات جهانى و بین المللى  ـ یکى از مهمترین عوامل تصادمها و کشمکشهاى سخت و حوادث خطرناک و ناگوار است .

   توسل به خشونت حس کینه توزى را در دلها برمى انگیزد و آتش انتقام را روشن مى سازد .

   توسل به خشونت نه تنها تأثیرى در تخفیف بحرانها و مشکلات ندارد ، بلکه غالباً بحرانها را تشدید مى کند و بر حجم مشکلات مى افزاید و بسیارى از مشکلات دنیاى امروز نیز از همینجا ناشى مى گردد .

   توسل به خشونت هیچ گاه مقرون به صرفه نیست و دائماً به قیمت گزافى تمام مى شود و مرتکبین آن باید غرامت سنگینى به خاطر آن بپردازند .

   ولى این عمل با تمام عیوب و خطرات و عواقب شومى که دارد نخستین راهى است که به نظر هرکس براى حل مشکلات مى رسد .    دلیل آن هم این است که توسل به راههاى مسالمت آمیز و ترک خشونت جنبه عقلایى دارد و اِعمال خشونت جنبه احساساتى ، و این را مى دانیم که رشد و تکامل عقلانى انسان آخرین مرحله رشد اوست در حالى که دوران تکامل احساس پیش از آن مى باشد . غالب مردم در مرحله احساس زندگى مى کنند و تحت تأثیر آن مى باشند .

   دوران کودکى دوران پرورش احساسات است و با یک مطالعه دقیق در وضع انسانهاى کنونى و اجتماعات روشن مى شود که از نظر عقلانى و اخلاقى غالباً سنین کودکى را طى مى کنند و به همین دلیل ، بیشتر طرفدار خشونت و اعمال زور و قدرت مى باشند .

   ولى این راه اگرچه از نظر مطالعات عادى ، نخستین راهى است که جلب توجه مى کند ، از نظر ارزش در آخرین مرحله قرار دارد و توسل به آن تنها در صورتى تجویز مى گردد که تمام طرق دیگر بسته شود .

   یک فرد یا ملت رشید براى حل مشکلات اجتماعى خود بسیار کم به این طریق متوسل مى گردد چون غالب مشکلات را از راههاى مسالمت آمیز و با نیروى تفکر و اخلاق مى توان حل کرد .

   اسلام اهمیت فوق العاده اى به این مسأله حیاتى داده و اخبار فراوانى از پیشوایان بزرگ اسلام درباره نقش « رِفق »(1) در زندگى بشر وارد شده و با عبارات گوناگون نتایج آن را بر شمرده اند و پیروان خود را به آن دعوت نموده اند ، در کتب اخبار ما بابى تحت عنوان « رفق » دیده مى شود که متضمن احادیث فراوانى است . شاید براى پى بردن به منطق اسلام در این زمینه ذکر چند حدیث زیر کافى باشد :

1 ـ عَنِ النَّبِیِّ (صلى الله علیه وآله وسلم) : « اِنَّ فِی الرِّفْقِ الزِّیادَةَ وَالْبَرَکَةَ وَمَنْ یُحْرَمُ الرِّفْقَ یُحْرَمُ الْخَیْرَ »(2)

در رفق و مدارا زیاده و برکت است ، و کسى که از مدارا و نرمش محروم باشد از خیر محروم خواهد بود .

   در این حدیث صریحاً مى گوید : هرگونه خیر و برکتى در رفق و ترک خشونت است و کسانى که متوسل به خشونت مى شوند از هرگونه خیر و برکتى محرومند ; و این منطق ، اهمیت این موضوع را در

زندگى انسانها کاملا روشن مى سازد .

2 ـ عَنِ النَّبِیِّ(صلى الله علیه وآله وسلم) : « لَوْ کانَ الرِّفْقُ خَلْقاً یُرى ما کانَ مِمّا خَلَقَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ شَیْء اَحْسَنَ مِنْهُ »(3)

اگر مدارا مجسّم مى شد ، مخلوقى از آن نیکوتر نبود .

   در این حدیث ، ترک خشونت زیباترین چهره هاى اخلاقى شمرده شده ، و مفهوم آن این است که خشونت زشت ترین چهره اى است که روح انسانى ممکن است به خود بگیرد .

3 ـ قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) : « مَا اصْطَحَبَ اثْنانِ اِلاّ کانَ اَعْظَمُهُما اَجْراً وَاَحَبُّهُما اِلَى اللهِ اَرْفَقَهُما بِصاحِبِهِ »(4)

از دو نفر ، آن کس که نسبت به دیگرى رفاقت و مدارایش بیشتر باشد ، اجرش زیادتر و در نزد خدا محبوبتر است .

   در این حدیث بزرگترین اجرها و محبوبترین مقامها در نزد خداوند از آنِ کسانى که در زندگى طرفدار رفق و مسالمت و نرمش هستند شمرده شده است .

4 ـ عَنْ اَبِی جَعْفَرِ الْباقِرِ (علیه السلام) : « مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الاِْیمانُ »(5)

کسى که نرمش نصیبش شده ، ایمان نصیبش گردیده است .

   مرحوم فیض کاشانى در کتاب « وافى » در یکى از احادیث این باب ، ارتباط « رفق » را با « ایمان » چنین تفسیر مى کند :

   توسل به خشونت چه بسیار که زمام اختیار و کنترل اعصاب را از انسان مى گیرد ، و چنین کسى ممکن است هر خطایى حتى کلمات کفرآمیز از او سر زند .

   این ارتباط را مى توانیم از طریق دیگر نیز تفسیر کنیم و آن اینکه خشونت غالباً سرچشمه بدبینى و سوء ظن به خلق خدا و از آن منتهى به خالق مى گردد ، و هیچ کدام از اینها با کمال ایمان نمى سازد ; به عبارت دیگر افراد خشن همواره دوستان کمترى خواهند داشت و کار آنها تدریجاً به انزواى اجتماعى مى کشد ، و انزواى اجتماعى سرچشمه سوء ظنّ به خلق و خالق است و این با ایمان سازگار نیست .

5 ـ عَنْ اَبِی جَعْفَر (علیه السلام) قالَ : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) : « اِنَّ الرِّفْقَ لَمْ یُضَعْ عَلى شَیْء اِلاّ زانَهُ وَلا نُزِعَ مِنْ شَیْء اِلاّ شانَهُ »(6)

رفق و نرمش با هرچه همراه باشد آن را زینت مى دهد و از هر چیز جدا شود نازیبایش مى سازد .

   طبق این گفتار حکیمانه ، رفق و مسالمت همه چیز را زینت مى بخشد ; و خشونت هر چیز و هر کار و هر شخص را نازیبا نشان مى دهد .

6 ـ عَنْ اَبِی جَعْفَر (علیه السلام) : اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ رَفِیقٌ یُحِبُّ الْرِّفْقَ وَیُعْطِی عَلَى الرِّفْقِ ما لا یُعْطِی عَلَى الْعُنْفِ »(7)

خداوند داراى رفق و مداراست ، و رفق را دوست دارد ، و آنچه بخاطر رفق مى بخشد بخاطر عنف و خشونت نمى بخشد .

   در این حدیث رفق و مسالمت از صفات خداوند شمرده شده است .

   موضوع مهمى که یادآورى آن در اینجا نهایت لزوم را دارد این است که بسیارى از دشمنان اسلام مى کوشند به اسلام قیافه خشونت آمیز بدهند و غزوات اسلامى را بهانه ساخته و دست به سمپاشى مى زنند با اینکه تنها مطالعه روش پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در همان غزوات و طرز رفتار او با دشمنانى که تشنه خون او بودند و سدّ خطرناکى در برابر دعوت او ایجاد نموده بودند و همچنین رفتار او با اسراى جنگى و با اقوام شکست خورده و با مجروحان میدان نبرد ، خود یکى از درخشانترین فصول تاریخ اسلام و از زنده ترین شواهد طرفدارى اسلام از مسالمت و ترک توسل به خشونت است .

   و از آن مهمتر اینکه عده اى مى کوشند روحانیون اسلام را ـ  همچون روحانیون مسیحى قرون وسطى  ـ به خشونت نسبت دهند و شاید اعمال بى رویه و سختگیریهاى بعضى از افراد کم اطلاع که عقل اجتماعى آنها به موازات عقل علمى آنها پرورش نیافته بهانه هاى زیادى بدست آنان داده باشد .

   این دو جهت ایجاب مى کند که ما به پیروى از آنهمه دستوراتى که درباره ترک توسل به خشونت به ما داده شده ، بیش از حد مواظب حرکات خود در اجتماع باشیم و چهره واقعى اسلام را در این زمینه با رفتار مسالمت آمیز و نرمش خود نشان دهیم و رسوبات تبلیغات مسموم مخالفان را با عمل خود از مغزها بیرون آوریم . . . در زمینه غزوات و جنگهاى اسلامى فلسفه آنها را تشریح نماییم تا « جنبه هاى دفاعى » و یا در مواردى « جنبه مبارزه آزادیبخش داشتن » آنها کاملا روشن گردد .

   باز اشتباه نشود ; نرمش و انعطاف و رفق و عدم توسل به خشونت به معنى تسلیم در برابر زورگوییها و خشونت تبهکاران و دشمنان لجوج و خون آشام و استعمارگران و استثمارچیان نیست ، بلکه همانطور که قرآن صریحاً در آیه 29 سوره فتح مسیرها را مشخص ساخته است ( اَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ ) در برابر دشمنان بى رحم ، باید روشى شدید اتخاذ کرد و در برابر دوستان باید نرمش نشان داد ، و همچنین در برابر دشمنانى که پس از پیروزى بر آنان احتمال ضربات جدیدى از ناحیه آنان در میان نباشد ، اینجا نیز جاى نرمش است .

 


1 . رفق نقطه مقابل عنف و خشونت است .

2 . مجلسى ، بحار الانوار 75 / 60 .

3 . مجلسى ، بحار الانوار 75 / 63 .

4 . مجلسى ، بحار الانوار 76 / 268 .

5 . کلینى ، کافى 2 / 118 .

6 . کلینى ، کافى 2 / 119 ، روایت 6 .

7 . همان مدرک ، روایت 5 .

 

 

راه تسخیر دلها 3 ـ پاسخ بدى به نیکى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma