تفسیر: امانت و عدالت در اسلام

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
أولواالأمر چه کسانى هستند؟ شأن نزول:

این آیه که یک حکم عمومى از آن استفاده مى شود، مى گوید: «خداوند به شما فرمان مى دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید» (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الاَْمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا).

در قسمت دوم آیه به دستور مهمّ دیگرى اشاره شده و آن مسأله عدالت در حکومت است. مى فرماید: «و هنگامى که میان مردم داورى مى کنید، به عدالت داورى کنید» (وَ إِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ).

سپس براى تأکید این دو فرمان مهم مى گوید: «خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى دهد» (إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ).

باز تأکید مى کند و مى گوید: «خداوند، شنوا و بیناست» و مراقب اعمال شماست (إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا).

واژه «امانت» معنى وسیعى دارد و هرگونه سرمایه مادى و معنوى را شامل مى شود و هر مسلمانى، طبق صریح این آیه، وظیفه دارد که در هیچ امانتى نسبت به هیچ کس خیانت نکند، خواه صاحب امانت مسلمان باشد یا غیرمسلمان. و این، در واقع یکى از موادّ اعلامیه حقوق بشر در اسلام است.

حتّى دانشمندان، در جامعه، امانت دارانى هستند که موظّفند حقایق را کتمان نکنند. فرزندان انسان نیز امانتهاى الهى هستند که نباید در تعلیم و تربیت آنان کوتاهى شود; و از آن بالاتر، وجود و هستى خود انسان و تمام نیروهایى که خدا به او داده، امانت پروردگارند که انسان موظّف است در حفظ آنها بکوشد.

در روایتى آمده که امام صادق(ع) درباره اهمّیت «امانت» فرمود: «اگر ضارب و قاتل على مرا امین بشمارد و از من خیرخواهى و با من مشورت کند و من امانتش را بپذیرم، آن را به او باز خواهم گرداند.»

(آیه 59) این آیه و چند آیه بعد درباره یکى از مهم ترین مسائل اسلامى یعنى مسأله رهبرى بحث مى کند و مراجع واقعى مسلمین را در مسائل مختلف دینى و اجتماعى مشخص مى سازد.

نخست به مردم باایمان دستور مى دهد مى گوید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را» (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ).

بدیهى است براى یک فرد باایمان، همه اطاعتها باید به اطاعت پروردگار منتهى شود و هرگونه رهبرى باید از ذات پاک او سرچشمه گیرد و طبق فرمان او باشد زیرا حاکم و مالک تکوینى جهان هستى اوست و هرگونه حاکمیت و مالکیت باید به فرمان او باشد.

در مرحله بعد مى فرماید: «و اطاعت کنید پیامبر خدا را» (وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ). پیامبرى که معصوم است و هرگز از روى هوى و هوس سخن نمى گوید، پیامبرى که نماینده خدا در میان مردم است و سخن او سخن خداست و این منصب و موقعیت را خداوند به او داده است.

و در مرحله سوم مى فرماید: اطاعت کنید «أولواالأمر [= اوصیاى پیامبر] را» (وَ أُولِى الاَْمْرِ مِنْکُمْ).

که از متن جامعه اسلامى برخاسته و حافظ دین و دنیاى مردمند.

سپس مى فرماید: «و هر گاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داورى بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این (کار) براى شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است» (فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِى شَىْء فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الاَْخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً).

أولواالأمر چه کسانى هستند؟ شأن نزول:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma