هشت دستور در یک آیه

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
اعتدال در استفاده از گوشت لزوم وفا به عهد و پیمان

(آیه 2) در این آیه چند دستور مهم اسلامى از آخرین دستورهایى که بر پیامبر(ص) نازل شده، بیان گردیده که همه یا اغلب آنها مربوط به حج و زیارت خانه خداست:

1. نخست به افراد باایمان خطاب کرده مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشمرید; و مخالفت با آنها) را حلال ندانید» (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لاَتُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ).

منظور از «شعائر اللّه»، مناسک و برنامه هاى حج است.

2. «و نه ماه حرام را»، و از جنگ کردن در این ماه ها خوددارى کنید (وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ).

3. «و نه قربانى هاى بى نشان و نشاندار را»، حلال نشمرید و بگذارید که به قربانگاه برسند و در آنجا قربانى شوند (وَ لاَالْهَدْىَ وَ لاَالْقَلاَئِدَ).(1)

4. تمام زائران خانه خدا در این مراسم بزرگ اسلامى باید از آزادى کامل بهره مند باشند و هیچ گونه امتیازى در این قسمت در میان قبایل، افراد، نژادها و زبانها نیست. بنابراین کسانى را که براى خشنودى پروردگار و جلب رضاى او، حتّى به دست آوردن سود تجارى، به قصد زیارت خانه خدا حرکت مى کنند نباید مزاحمت کنید، خواه با شما دوست باشند یا دشمن، همین اندازه که مسلمانند و زائر خانه خدا مصونیت دارند. آیه مى گوید: «و نه آنها را که به قصد خانه خدا براى به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودى او مى آیند» (وَ لاَءَامِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوَانًا).

5. تحریم صید محدود به زمان احرام است. بنابراین «هنگامى که از احرام (حج یا عمره) بیرون آمدید، صید کردن براى شما مانعى ندارد» (وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا).

6. «و خصومت با جمعیّتى که شما را از آمدن به مسجدالحرام (در سال حدیبیه) بازداشتند، نباید شما را وادار به تعدّى و تجاوز کند» (وَ لاَیَجْرِمَنَّکُمْ شَنَـَانُ قَوْم أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِالْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا)

از جمله فوق یک قانون کلّى استفاده مى شود، مسلمانان هرگز نباید کینه توز باشند و در صدد انتقام حوادثى که در زمانهاى گذشته واقع شده برآیند.

7. سپس براى تکمیل بحث گذشته مى فرماید: شما به جاى اینکه دست به دست هم بدهید تا از دشمنان سابق و دوستان امروز خود انتقام بگیرید، همواره «در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید. و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همکارى ننمایید» (وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَ لاَتَعَاوَنُوا عَلَى الاِْثْمِ وَالْعُدْوَانِ).

8. در پایان آیه براى تحکیم و تأکید احکام گذشته مى فرماید: پرهیزگارى را پیشه کنید «و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات (و کیفرهاى) خدا شدید است» (وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ).

آنچه در آیه فوق در زمینه تعاون آمده یک اصل اسلامى است که سراسر مسائل اجتماعى، حقوقى، اخلاقى و سیاسى را در بر مى گیرد. طبق این اصل، مسلمانان موظّفند در کارهاى نیک تعاون و همکارى کنند، ولى همکارى در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم، ممنوع است هرچند مرتکب آن، دوست یا برادر انسان باشد.

(آیه 3) در آغاز این سوره به حلال بودن گوشت چارپایان ـ به استثناى آنچه بعداً خواهد آمد ـ اشاره شده، این آیه در حقیقت همان استثناهایى است که وعده داده شد. در اینجا حکم به تحریم یازده چیز شده است:

نخست مى فرماید: «گوشت مردار بر شما حرام شده است» (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ).

«و خون» (وَالدَّمُ).

«و گوشت خوک» (وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ).

«و حیواناتى که به غیر نام خدا ذبح شوند» (وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ).

«و حیوانات خفه شده» (وَالْمُنْخَنِقَةُ).

خواه به خودى خود یا به وسیله دام و خواه به وسیله انسان این کار انجام گردد، چنانکه در زمان جاهلیت معمول بوده گاهى حیوان را در میان دو چوب یا در میان دو شاخه درخت مى فشردند تا بمیرد و از گوشتش استفاده کنند.

«و (حیواناتى که) با زجر کشته شده» و یا به بیمارى از دنیا بروند (وَالْمَوْقُوذَةُ).(2)

 

 
 

در تفسیر قرطبى نقل شده که میان عرب معمول بوده که بعضى از حیوانات را به خاطر بتها آن قدر مى زدند تا بمیرد و آن را یک نوع عبادت مى دانستند!

«و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندى بمیرند» (وَالْمُتَرَدِّیَةُ).

«و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگرى مرده باشند» (وَالنَّطِیحَةُ).

«و باقى مانده صید حیوان درّنده» (وَ مَا أَکَلَ السَّبُعُ).

و به دنبال تحریم موارد فوق مى فرماید: «مگر آنکه (به موقع به آن حیوان برسید، و) آن را سر ببرید» (إِلاَّ مَا ذَکَّیْتُمْ).

در زمان جاهلیت، بت پرستان سنگهایى در اطراف کعبه نصب کرده بودند که شکل و صورت خاصّى نداشت، آنها را «نُصُب» مى نامیدند; در مقابل آنها قربانى مى کردند و خون قربانى را به آنها مى مالیدند. فرق آنها با بت این بود که بتها همواره داراى اشکال و صور خاصّى بودند، امّا «نُصُب» چنین نبودند. اسلام در آیه مورد بحث این گونه گوشتها را تحریم کرده مى گوید: «و حیواناتى که روى بتها (یا در برابر آنها) ذبح مى شوند، بر شما حرام شده است» (وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ).

روشن است که تحریم این نوع گوشت جنبه اخلاقى و معنوى دارد، نه جنبه مادّى و جسمانى.

نوع دیگر حیواناتى است که به صورت «بخت آزمایى» ذبح و تقسیم مى گردیده و آن چنین بوده که دَه نفر با هم شرط بندى مى کردند و حیوانى را خریدارى و ذبح نموده سپس ده چوبه تیر که روى هفت عدد از آنها عنوان برنده و سه عدد عنوان بازنده ثبت شده بود، در کیسه مخصوصى مى ریختند و به صورت قرعه کشى آنها را به نام یک یک از آن ده نفر بیرون مى آوردند، هفت چوبه برنده به نام هرکس مى افتاد سهمى از گوشت برمى داشت و چیزى در برابر آن نمى پرداخت، ولى آن سه نفر که تیرهاى بازنده را دریافت داشته بودند، باید هر کدام یک سوم قیمت حیوان را بپردازند بدون اینکه سهمى از گوشت داشته باشند. این چوبه هاى تیر را «أزلام» مى نامیدند. اسلام خوردن این گوشتها را تحریم کرد به خاطر اینکه جنبه قمار و بخت آزمایى دارد. آیه مى فرماید: «و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان بهوسیله چوبه هاى تیرِ مخصوص بخت آزمایى» بر شما حرام شده است (وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالاَْزْلاَمِ).

روشن است که تحریم قِمار و مانند آن اختصاص به گوشت حیوانات ندارد، بلکه در هرچیز انجام گیرد ممنوع است و تمام زیانهاى فعالیتهاى حساب نشده اجتماعى و برنامه هاى خرافى در آن جمع مى باشد.

سپس براى تأکید بیش تر روى تحریم آنها مى فرماید: «تمام این اعمال، فسق و گناه است» و خروج از اطاعت پروردگار (ذلِکُمْ فِسْقٌ).

 

 


1. «هَدى» جمع «هدیه»، به معنى چارپایانى است که به عنوان قربانى به خانه خدا «اهدا» مى شوند.

«قلائد» جمع «قلاده»، به معنى چیزى است که به گردن انسان یا حیوان مى اندازند و در اینجا منظور چارپایانى است که براى قربانى در مراسم حج، آنها را نشان مى گذارند.

2. «موقوذه» از ماده «وقذ»، به معنى کتک زدن شدید است که منجر به مرگ گردد یا بیمارى شدید که حیوان را به هلاکت رساند. گاهى کتک زدن و بیمارى شدید را که منجر به مرگ نشود نیز «وقذ» مى گویند، ولى در مورد آیه معنى اوّل مراد است.

 

اعتدال در استفاده از گوشت لزوم وفا به عهد و پیمان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma