یک امتیاز بزرگ اسلام

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 1
اصرار بیجا تفسیر: مبارزه با فکر طبقاتى

مى دانیم در مسیحیت کنونى دایره اختیارات رؤساى مذهبى به طرز مضحکى توسعه یافته تا آنجا که آنها براى خود حقّ بخشیدن گناه قائل هستند. به همین جهت، مى توانند کسانى را با کوچک ترین چیزى طرد و تکفیر کنند یا بپذیرند.

قرآن در آیه فوق و آیات دیگر، یادآور مى شود که نه تنها علماى مذهبى، بلکه شخص پیامبر(ص) نیز حقّ طرد کسى را که اظهار ایمان مى کند و کارى که موجب خروج از اسلام بشود انجام نداده، ندارد. آمرزش گناه و حساب و کتاب بندگان فقط به دست خداست و هیچ کس جز او حقّ دخالت در چنین کارى ندارد.

(آیه 53) در این آیه به ثروتمندان بى ایمان هشدار مى دهد که این جریانات آزمایشهایى براى آنهاست و اگر از این آزمایشها نادرست بیرون آیند، باید عواقب دردناک آن را تحمّل کنند. مى گوید: «و این چنین بعضى از آنها را با بعض دیگر آزمودیم» توانگران را به وسیله فقیران (وَ کَذلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْض).(1)

«تا بگویند: آیا اینها هستند که خداوند از میان ما (برگزیده، و) بر آنها منّت گذارده (و نعمت ایمان بخشیده) است؟!» (لِیَقُولُوا أَهَـؤُلاَءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْنِنَا).

سپس در پاسخ مى گوید: این افراد باایمان مردمى هستند که شکر نعمت علم و تشخیص را به جا آورده و آن را به کار بسته اند. همچنین شکر نعمت دعوت پیامبر(ص) را به جا آورده و از او پذیرا شده اند. بدین رو، خداوند ایمان را در قلوبشان راسخ گردانیده است. «آیا خداوند، شاکران را بهتر نمى شناسد؟!» (أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ).

(آیه 54) این آیه به صورت یک قانون به پیامبر(ص) دستور مى دهد که افراد باایمان را هرچند گناهکار باشند، نه تنها طرد نکند بلکه به خوبى بپذیرد. مى فرماید: «هرگاه کسانى که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: سلام بر شما!» (وَ إِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِـَاَیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ).

این سلام ممکن است از ناحیه خدا و به وسیله پیامبر(ص) بوده باشد، یا مستقیماً از ناحیه خود پیامبر(ص). به هر حال، دلیل بر پذیرا شدن و استقبال کردن و تفاهم و دوستى با آنهاست.

در جمله دوم اضافه مى کند: «پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده» (کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ).

«کتب» که از ماده «کتابت» به معنى نوشتن است، در بسیارى از موارد کنایه از الزام و ایجاب و تعهّد مى باشد زیرا یکى از آثار نوشتن، مسلّم شدن و ثابت ماندن چیزى است.

و در جمله سوم که در حقیقت توضیح و تفسیر «رحمت الهى» است، با تعبیرى محبّت آمیز مى گوید: «هرکس از شما کار بدى از روى نادانى کند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نماید، خداوند آمرزنده مهربان است» (أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءً بِجَهَالَة ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).

منظور از «جهالت» در این گونه موارد، غلبه و طغیان شهوت است. مسلّماً چنین کسى در برابر گناهِ خود مسوول است.

(آیه 55) در این آیه براى تأکید مطلب مى فرماید: «و این چنین آیات را برمى شمریم، (تا حقیقت بر شما روشن شود،) و راه گناهکاران آشکار گردد» (وَ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الاَْیَاتِ وَ لِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ).

منظور از «مجرم»، گناهکاران لجوج و سرسختى است که با هیچ وسیله تسلیم حق نمى شوند. یعنى بعد از این دعوت عمومى و همگانى به سوى حق، حتّى دعوت از گناهکارانى که از کار خود پشیمانند، راه و رسم مجرمان لجوج و غیرقابل انعطاف کاملا شناخته خواهد شد.

 


1   «فتنه» در اینجا به معنى آزمایش است.

اصرار بیجا تفسیر: مبارزه با فکر طبقاتى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma