توسعه مفهوم حرکت

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
اصول فلسفه وروش رئالیسم - ج1
حرکت تدرج وجود استحرکت و تکامل
مفهومى را که از براى حرکت به دست آوردیم اگر چه در مورد حرکت مکانى جسم بود ولى پس از کمى دقت مى‏توان حکم کرد که در همه موارد حدوث تغییرات جسمانى که ما آنها را به عنوان تغییر در احوال جسم مادى مى‏بینیم و وصف وحدت به آنها مى‏دهیم مفهوم حرکت صادق است مانند بالا رفتن سطح حرارت و سطح روشنائى و بوى و تغییر رنگ و بزرگ شدن حجم یک جسم و اشتداد جذب و مقاومت اجسام و بالاخره هر تغییرى که مى‏تواند صفت و حال جسمى قرار گیرد .
اگر بتوانیم در همه یا در هر کدام از اینها وحدت واقعى اثبات کنیم مفهوم حرکت به تغییر تدریجى وى قابل انطباق خواهد بود .
پس در نتیجه باید گفت که هر تغییر تدریجى که براى جسم در یکى از صفات و احوالش دست مى‏دهد حرکت است .«ح (تغییرات و انتقالاتى که براى اشیاء این عالم رخ مى‏دهد منحصر به تغییرات و انتقالات مکانى نیست تغییرات کیفى و کمى و وضعى و جوهرى نیز وجود دارد مانند بالا رفتن سطح حرارت تغییر کیفى و ازدیاد حجم تغییر کمى و حرکت‏یک جسم به دور خود حرکت وضعى و انتقال یک جسم از نوعى به نوع دیگر تغییر جوهرى هر چه در تغییر مکانى گفته شد در این تغییرات نیز جارى است همان طورى که تغییرات مکانى جز از طریق حرکت و وجود ممتد سیلانى ممکن نیست‏سایر تغییرات نیز چنین است در اینجا دو مطلب است‏یکى اینکه آیا واقعا آنچه آنرا تغییر کیفى یا کمى یا جوهرى مى‏نامیم واقعا در ناحیه کیفیت‏یا کمیت‏یا جوهر اشیاء پدید آمده است‏یا همه تغییرات کیفى و کمى و جوهرى از دریچه علم چیزى جز تغییر مکانى نیست دیگر اینکه فرضا این تغییرات را نوعى دیگر دانستیم آیا از مقوله حرکت است‏یا خیر .
آنچه در این مقاله اثبات شده مطلب دوم است اما مطلب اول طبق اصول علمى جدید اثباتش خالى از اشکال نیست طبق فلسفه مکانیسم همه تغییرات به حسب اصل و ریشه مکانیکى است .
ما بعدا در باره خصوص تغییرات جوهرى بحث‏خواهیم کرد و خواهیم گفت که جهان را تنها از دریچه مکانیک نمى‏توان توجیه کرد تغییرات و تحولاتى که در جهان رخ مى‏دهد قسمتى از آنها تحولات جوهرى است اینکه متن به صورت تردید مى‏گوید اگر در جهان ماده یک سلسله صورتهاى جوهرى باشد که روزى معدوم بوده و روزى موجود مى‏شوند اشاره به فلسفه مکانیکى است که منکر تحولات جوهرى است.) ح‏» همچنین با تامل کمى مى‏توان در یافت که اگر در جهان ماده یک سلسله صورتهاى جوهرى باشد که روزى معدوم بوده و روزى موجود مى‏شوند به موارد آنها نیز حرکت قابل انطباق خواهد بود و از همین جا یک قانون کلى مى‏توان فهمید حرکت در همه شئون جهان طبیعت‏حکمفرما مى‏باشد .
یا به عبارتى کوتاهتر: جهان طبیعت مساوى است با حرکت .
فعلا به همین اندازه بحث در اطراف این قانون کلى قناعت مى‏کنیم و پس از چندى دوباره به بحث و گفتگو مى‏پردازیم .
و نیز از بیان گذشته روشن شد که در مورد حرکت وجود و عدم با هم جمع مى‏شوند و البته نباید تصور کرد که این نظریه ناقض قانون امتناع اجتماع نقیضین مى‏باشد زیرا عدم و وجود مورد بحث ما عدم و وجود تدریجى مى‏باشند و عدم و وجودى که اجتماع آنها بدیهى الامتناع است عدم و وجود مطلق مى‏باشند و این سخن با کمى تامل روشن مى‏شود .
«ح (در همین مقاله ما بعدا در باره این مطلب بحث‏خواهیم کرد قبلا در مقاله 1 و 2 نیز مختصر بحث‏شده است) ح‏»
حرکت تدرج وجود استحرکت و تکامل
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma