ذکر خدا چگونه است؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
اخلاق در قرآن جلد 1
نتیجه:تفسیر و جمع بندى

در بسیارى از روایات اسلامى ذکر خدا، به معنى «حج» و در بعضى به معنى ولایت امیرمؤمنان على(علیه السلام) تفسیر شده است; بدیهى است هر کدام از اینها مصداق مهمّى از مصادیق مفهوم وسیع ذکر خداست; حج، مجموعه اى است از یاد خدا، و ولایت امیرمؤمنان، بنده خاصّ خدا نیز انسان را به یاد خدا مى اندازد.

* * *

ششمین آیه، خطاب به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) کرده و او را از پیروى کسانى که قلبشان از ذکر خدا غافل است، بر حذر مى دارد، و به همراهى کسانى که صبح و شام به یاد خدا هستند، دعوت مى کند; مى فرماید: «با کسانى باش که پروردگار خود را هر صبح و شام مى خوانند و تنها ذات او را مى طلبند; هرگز چشمان خود را به خاطر زینتهاى دنیا از آنها برمگیر! و از کسانى که قلبشان را از یاد ما غافل ساخته ایم، اطاعت مکن! همانها که پیروى از هواى نفس کردند و کارهایشان افراطى است! (وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدوةِ وَ الْعَشِىِّ یُریْدُونَ وَجْهَهُ وَ لاتَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زینَةَ الْحَیَوةِ الدُّنیا وَ لاتُطِعْ مَنْ اَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَکانَ اَمْرُهُ فُرُطاً)

بدیهى است خداوند بى دلیل کسى را به مجازات غفلت از یاد حق، گرفتار نمى کند; این مجازات از آنِ کسانى است که به دشمنى با حق برخاسته اند; و از سر لجاج و کبر و غرور، یا تعصّب کورکورانه، با حق دشمنى دارند.

بنابراین، منظور از اغفال قلب، مسلّط ساختن غفلت از یاد خدا بر آن به خاطر کیفر اعمالشان است; و به همین دلیل، به هیچ وجه مستلزم جبر نیست.

این گروه از غافلان، پیرو هواى نفسند; و اعمالشان آلوده به افراط و تفریط است; به همین دلیل، در پایان آیه مى فرماید: (وَاتَّبَعَ هَواهُ وَکانَ اَمْرُهُ فُرُطاً)

از این آیه بخوبى مى توان نتیجه گرفت که غافل شدن از یاد خدا در اخلاق انسان اثر مى گذارد، و او را به وادى هواپرستى و افراط مى کشاند.

آرى! روح انسان را یا «خدا» پر مى کند و یا «هوى» که جمع میان این دو ممکن نیست. هوا پرستى سرچشمه غفلت از خدا و خلق خداست; هوا پرستى عامل بیگانگى از همه اصول اخلاقى است; و سرانجام، هوا پرستى انسان را در خویشتن فرو مى برد، و از همه چیز غافل مى کند.

یک انسان هوا پرست جز به اشباع شهوات خویش نمى اندیشد; رحم و مروّت و ایثار و فداکارى براى او مفهوم ندارد.

 

* * *

در هفتمین آیه، باز روى سخن به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است; و او را از آنها که از یاد خدا بیگانه اند، برحذر مى دارد; مى فرماید: « از کسانى که از یاد ما روى برگردانده اند و جز زندگى دنیا را نمى خواهند و نمى جویند، روى بگردان! (فَاَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَولّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ اِلاَّ الْحَیَوةَ الدُّنْیا)

در تفسیر «ذکر خدا» در این آیه، بعضى گفته اند منظور قرآن است، و بعضى آن را اشاره به دلائل عقلى و منطقى مى دانند، و بعضى اشاره به ایمان، ولى ظاهر این است که ذکر خدا مفهوم گسترده اى دارد که همه این امور، و مانند آن را شامل مى شود.

بعضى چنین پنداشته اند که این آیه دعوت به ترک جهاد مى کند، و لذا گفته اند به وسیله آیات جهاد، نسخ شده است، در حالى که نسخى در کار نیست، بلکه منظور بى اعتنایى و ترک همنشینى نسبت به غافلان از ذکر خداست; و این کار هیچ گونه منافاتى با مسأله جهاد در شرایط خاصّش ندارد.

در این آیه، رابطه «دنیا پرستى» و «ترک ذکر خداوند» بخوبى روشن است; و به این ترتیب آثار ذکر خدا را در پرورش فضائل اخلاقى، و آثار ترک آن را در پیدایش رذائل روشن مى سازد.

* * *

در هشتمین آیه، روى سخن به تمام مؤمنان است، و همه آنان را به سوى ذکر خدا دعوت مى کند، و آن را با خروج از ظلمات و پیوستن به نور مرتبط مى سازد; مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید، و صبح و شام او را تسبیح گویید! ـ او کسى است که بر شما درود و رحمت مى فرستد و فرشتگان او (نیز براى شما) تقاضاى رحمت مى کنند، تا شما را از ظلمات جهل و شرک و گناه به سوى نور (ایمان و توحید و تقوا) رهنمون گردد; و او نسبت به مؤمنان مهربان است!» (یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوْا اللّهَ ذِکْراً کَثیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ اَصیلاً ـ هُوَ الَّذى یُصَلِّى عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّوْرِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً)

قابل توجّه این که، بعد از امر به مؤمنان در مورد ذکر اللّه آن هم به صورت وسیع و گسترده، و همچنین دستور به تسبیح ذات پاک او، هر صبح و شام، خبر از درود و رحمت خداوند و دعاى فرشتگان مى دهد، و نتیجه آن را خروج از ظلمتها به سوى روشنائى ذکر مى کند; آیا این همان چیزى نیست که ما به دنبال آن هستیم که ذکر خدا اثر عمیقى در زدودن تاریکیهاى رذائل اخلاق از درون جان انسان دارد و او را تدریجاً به فضائل اخلاقى آراسته مى کند؟

در تفسیر المیزان آمده است که آیه اخیر در واقع به منزله بیان علّت دستور «ذکر کثیر» است که در آیات قبل آمده است; و این سخن گواه بر مطلبى است که در بالا ذکر کردیم.(1)

در این که منظور از ذکر کثیر چیست؟ تفسیرهاى مختلفى ذکر شده است:

بعضى گفته اند: منظور این است که خدا را هرگز فراموش نکند.

بعضى گفته اند: منظور ذکر اسماء و صفات حسنى است.

و بعضى طبق روایتى آن را به معنى تسبیحات اربعه را سى بار تکرار کردن، و یا تسبیح حضرت فاطمه(علیها السلام)گفته اند.

ابن عبّاس مى گوید: هر دستورى که خدا مقرّر فرموده، حدّ و حدودى دارد، و به هنگام عذر، ساقط مى شود، جز ذکر خدا که نه محدود است، نه عذرى براى ترک آن وجود دارد!

به هر حال، ذکر کثیر مفهوم وسیعى دارد که همه آنچه در بالا آمد در آن جمع است.

و در این که منظور از «ظلمات» و «نور»، در ذیل این آیات چیست؟ نیز تفسیرهاى متعدّدى کرده اند; گاه به خروج از تاریکى کفر به سوى ایمان، و گاه به خروج از ظلمات جهان مادّه به نور روحانیّت و معنویّت، و گاه به خروج از ظلمات معصیت به نور اطاعت، تفسیر شده است.

ولى معلوم است که اینها منافاتى با هم ندارند.

اضافه بر این، خروج از ظلمات رذائل اخلاق به سوى فضائل اخلاق را نیز شامل مى شود که از مهمترین آثار ذکر خداست.

 * * *

در نهمین آیه، سخن از عواقب آلودگى به شراب و قمار به میان آمده است; مى فرماید: «شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار در میان شما عداوت ایجاد کند، و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد (با این همه زیان و فساد) آیا خوددارى خواهید کرد!» (اِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ اَنْ یُوْقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِى الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلوةِ فَهَلْ اَنْتُمْ مُنْتَهُونَ)

در این آیه سه مفسده مهم براى شراب و قمار ذکر شده: پیدایش عداوت و دشمنى; و باز داشتن از ذکر خدا; و از نماز; از این تعبیر بخوبى روشن مى شود که ذکر خدا همچون نماز و همانند دوستى و محبّت در میان مردم سرمایه مهمّى است که از دست دادن آن ضایعه بزرگى محسوب مى شود.

اضافه بر این، مى توان از لحن آیه چنین استفاده کرد که میان «ترک ذکر خدا و نماز» و «پیدایش عداوت و بغض و مفاسد اخلاقى دیگر» رابطه اى وجود دارد; و این همان است که ما در جستجوى آن هستیم.

* * *

در دهمین و آخرین آیه که بعد از آیه معروف نور (آیه 35 سوره نور) آمده است، سخن از مردان بزرگى است که در بیوت رفیعى که مرکز انوار الهى است جاى دارند; درباره ویژگیهاى آنها چنین مى فرماید: «این (نور الهى) در خانه هایى قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد). خانه هایى که نام خدا در آن برده مى شود و صبح و شام در آن تسبیح مى گویند; کسانى که هیچ تجارت و معامله اى آنان را از یاد خدا، و بر پا داشتن نماز و اداى زکات غافل نمى کند» (فى بُیُوت اَذِنَ اللّهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الاْصالِ ـ رِجالٌ لاتُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ اِقَامِ الصَّلوةِ وَ ایتاءِ الزَّکوةِ)

به این ترتیب، نخستین ویژگى مردانى که پاسداران نور الهى هستند این است که سرگرمیهاى زندگى دنیا و امور مادّى آنها را از یاد خدا غافل نمى کند; آرى! یاد خداست که آنها را به این افتخار بزرگ مفتخر کرده است; سپس به ویژگیهاى دیگر آنها، مانند بر پا داشتن نماز و اداء زکات اشاره مى کند.


1. تفسیر المیزان، جلد 16، صفحه 329 ذیل آیه مورد بحث.

نتیجه:تفسیر و جمع بندى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma