تصدیق: گواهى نمودن ،تأکید کردن.
تفریط: کوتاهى کردن، مسامحه نمودن.
تقاص: قصاص کردن ـ تهاتر ـ مال مدیون را بابت طلب خودبرداشتن.
تقلید: تبعیت از فتاوى مجتهد و عمل نمودن به دستور وى.
تلقیح مصنوعى: نطفه مرد را با وسیله اى نظیر سرنگ به رحم زن رساندن.
تَمَکن: دارایى.
تَمکین: تن دادن (تبعیت از درخواست حلال همسر در مسائل جنسى).
تَیمُّم: در موارد عدم دسترسى به آب به جاى وضوء و غسل در هفت مورد باید تیمم کرد.
تیمم بدل از غسل: در جایى که غسل، ممکن نباشد و یا آبى براى غسل موجود نباشد ،تیمم جایگزین غسل خواهد شد.
تیمم جبیره اى: تیمم کسى که بر اعضاء تیمم او مرهم یا پوشش است.
تُوکیل: وکیل یا نماینده قرار دادن.
تُوریه: سخنى دو پهلو است که شنونده از آن چیزى مى فهمد ولى مقصود گوینده چیز دیگرى است.
تُهمت: افترا بستن، نسبت ناروا دادن.