شرح و تفسیر

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 14
مَرَارَةُ آلدُّنْیَا حَلاَوَةُ آلاْخِرَةِعَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ

 
شرح و تفسیر
ارادهاى برتر از اراده ما!
امام (ع) در این کلام نورانىاش به یکى از دلایل توحید اشاره کرده مىفرماید : «خداوند را بهوسیله بَرهم خوردن تصمیمها، فسخ پیمانها و نقض ارادهها شناختم»؛ (عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ).
اشاره به اینکه، بسیار مىشود انسان تصمیم محکمى به انجام کارى مىگیرد، اما ناگهان اراده او تغییر پیدا مىکند بىآنکه عاملى براى آن تغییر بشناسد! این نشان مىدهد که ارادهاى از بیرون به آن تعلّق گرفته بود که اراده این شخص فسخ شود وگرنه دلیلى ندارد که انسان با داشتن تصمیم قوى بر کارى ناگهان منصرف شود. این تفسیر مطابق همان روایت صدوق است که در شرح سند این حکمت آمده است.
تفسیر دیگرى نیز براى این کلام نورانى شده است که بسیار مىشود انسان تصمیم محکمى بر کارى مىگیرد؛ ولى تقدیرات الهى مانع از آن مىگردد وانسان ناچار عقبنشینى مىکند و از آن چنین مىفهمد که مافوق اراده او اراده دیگرى است که اگر تعلق به چیزى گیرد هرچه برخلاف آن است دَرهم مىریزد و از بین مىرود.
کوتاه سخن اینکه اگر انسان، فعّالٌ ما یَشاء بود و هرچه مىخواست مىتوانست انجام دهد ممکن بود در وجود خدا شک کنیم؛ اما اینکه مىبیند
مافوق اراده او، ارادهاى است که در بسیارى از مواقع اراده او را بَرهم مىزند یا مانع تحقق مراد او مىشود مىفهمد عالَم، مدبّر قادر و توانایى دارد که آن را بر طبق اراده حکیمانهاش تدبیر و اداره مىکند.
در اینکه آیا واژههاى «عزائم» و «عقود» و «همم» مترادف است و همه به معناى اراده انسان است یا با هم تفاوت دارد، در میان شارحان نهجالبلاغه اختلاف نظر است؛ بعضى هر سه را به یک معنا مىدانند و بعضى معتقدند «عزائم» ارادههاى بسیار قوى است و «عقود» مرحلهاى پایینتر و «همم» مرتبه نازله است.
در بعضى از منابع لغت، «عزم» را به معناى تصمیم محکم گرفتهاند در حالى که «همم» جمع «همت» را به معناى تصمیمى که انسان گرفته و آن را عمل نکرده ذکر نمودهاند و «عقود» معناى وسیعى دارد که مىتواند تصمیم و غیر تصمیم را شامل شود، بنابراین بعید نیست که تفاوت این سه واژه با یکدیگر بر حسب درجات قوت و ضعف باشد و امام (ع) مىخواهد بفرماید گاهى مىشود ارادههاى عادى و یا ارادههاى قوى بر انجام کارها، بدون عامل شناخته شدهاى فسخ مىشود و این نشانه وجود اراده قوىترى بالاتر از اراده ماست.
بعضى چنین پنداشتهاند که این کلام حکیمانه با آنچه در آیات قرآن درباره عزم و اراده آمده سازگار نیست؛ قرآن خطاب به پیغمبر اکرم 9 مىگوید: (فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ)(1)  و در نکوهش ترک اولاى آدم مىفرماید: (وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى  آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمآ).(2)  
ولى روشن است که هیچکس نمىتواند نقش تصمیم و اراده انسان را در پیشرفت کارها انکار کند، سخن در اینجاست که گاه موارد استثنایى پیش مىآید
که انسان تصمیمى مىگیرد و عزم خود را بر انجام کارى راسخ مىکند و ناگهان به علل ناشناختهاى بَرهم مىخورد، در این موارد استثنایى انسان احساس مىکند که ارادهاى مافوق اراده او وجود دارد.
البته دلایل خداشناسى بسیار است. آنچه امام (ع) در این گفتار حکیمانه بیان کرده اشاره به نکته تازهاى است که بسیارى از آن غافلند.
علامه شوشترى؛ در شرح نهجالبلاغه خود مىگوید: کلام امام (ع) در اینجا شبیه حدیث معروفى است که از پیغمبر اکرم 9 (در کتب بسیارى) نقل شده است که فرمود: «ما مِنْ آدَمِىٍّ إلّا وَقَلْبُهُ بَیْنَ إصْبَعَیْنِ مِنْ أصابِعِ اللهِ؛ هیچ انسانى نیست مگر اینکه قلب او در میان دو انگشت از انگشتهاى قدرت پروردگار قرار دارد»(3)  و سپس به این آیه شریفه استشهاد مىکند: «(وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ یَحُولُ بَیْنَ  الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ)؛ بدانید که خداوند میان انسان و قلب او حائل مىشود و بدانید که بهسوى او باز مىگردید و محشور مىشوید».(4)  
این سخن در جاى خود صحیح است؛ ولى آنچه را علّامه شوشترى؛ آورده ازقبیل پى بردن به معلول از ناحیه علت است در حالى که آنچه امام (ع) فرموده ازقبیل پى بردن به علّت از ناحیه معلول است.
این سخن را با کلماتى از امام باقر (ع) پایان مىدهیم که مىفرماید: «کسى از جدم امیرمؤمنان (ع) سؤال کرد با چه وسیلهاى پروردگارت را شناختهاى؟ امام (ع) فرمود: بِفَسْخِ الْعَزْمِ وَنَقْضِ الْهَمِّ لَمّا هَمَمْتُ فَحیلَ بَیْنی وَبَیْنَ هَمّی وَعَزَمْتُ فَخالَفَ الْقَضاءُ عَزْمی عَلِمتُ أنَّ الْمُدَبِّرَ غَیْری؛ خدا را بهوسیله فسخ اراده و نقض تصمیمها شناختم اى بسا تصمیم بر کارى گرفتم و او میان من و خواستهام جدایى افکند و عزم انجام برنامهاى را داشتم و قضاى او عزم من را بَرهم زد، از اینجا دانستم که مدبّر، غیر من است».(5)


(1) . آل عمران، آیه 159.
(2) . طه، آیه 115.
(3) . این روایت در بسیارى از منابع اهل سنت مانند سنن ابن ماجه، مسند احمد، مستدرک حاکموکنزالعمّال آمده و در منابع ما نیز در بحارالانوار، ج 75، ص 48 از امام باقر (ع) ضمن روایتى نقلشده است.
(4) . شرح نهجالبلاغه علامه شوشترى؛، ج 1، ص 384.
(5) . توحید صدوق، ص 288.
 
 
مَرَارَةُ آلدُّنْیَا حَلاَوَةُ آلاْخِرَةِعَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma