کتاب امر به معروف و نهی از منکر - جلسه 027 - 98/11/21

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

کتاب امر به معروف و نهی از منکر - جلسه 027 - 98/11/21

موضوع: نهی از منکر در مقدمات حرام تا به حال بحث در مورد خود منکر بود و از این مسأله بحث در مورد مقدمات منکر است. مثلا کسی شراب را خریده است و به منزل آورده و در جام ریخته است که بحث است آیا در اینجا نهی از منکر واجب است یا اگر آن را می خورد باید او را نهی کرد؟

 بحث اخلاقی:

زنی از مدینه خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها آمد و سوالات متعددی از ایشان پرسید. بعد از مدتی شرمنده شد و سؤالات خود را کوتاه کرد و عرضه داشت که بیش از این نمی خواهم شما را خسته کنم.

حضرت در پاسخ فرمود: هَاتِي‌ وَ سَلِي عَمَّا بَدَا لَكِ‌ أَ رَأَيْتِ مَنِ اكْتُرِيَ يَوْماً يَصْعَدُ إِلَى سَطْحٍ بِحِمْلٍ ثَقِيلٍ وَ كِرَاهُ مِائَةُ أَلْفِ دِينَارٍ يَثْقُلُ عَلَيْهِ فَقَالَتْ لَا فَقَالَتْ اكْتُرِيتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ‌ءِ مَا بَيْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَى أَنْ لَا يَثْقُلَ عَلَي‌[1]

یعنی این سؤالاتی که از من می پرسی مانند این است که بار سنگینی را به کسی بدهند تا به پشت بام برساند و در مقابل، صد هزار دینار به او بدهند. آیا کسی هست قبول نکند؟ سپس فرمود: من در مقابل هر پاسخ به مقدار زمین تا عرش که مملو از لؤلؤ باشد پاداش دریافت می کنم بنا بر این چرا باید خسته شوم؟!

این روایت درسی برای اهل علم است که از سوالات دیگران خسته نشوند. اگر انسان معتقد به چنین ثوابی داشته باشد خستگی مختصری که در مقابل پاسخ به سوالات به او دست می دهد برای او مهم جلوه نمی کند.

 

موضوع: نهی از منکر در مقدمات حرام

تا به حال بحث در مورد خود منکر بود و از این مسأله بحث در مورد مقدمات منکر است. مثلا کسی شراب را خریده است و به منزل آورده و در جام ریخته است که بحث است آیا در اینجا نهی از منکر واجب است یا اگر آن را می خورد باید او را نهی کرد؟ امام قدس سره می فرماید:

(مسألة 15): لو شرع في مقدّمات حرام بقصد التوصّل إليه، فإن علم بموصليّتها يجب نهيه عن الحرام، و إن علم عدمها (یقین داریم که مقدمه، موصله نیست) لا يجب، إلّا على القول بحرمة المقدّمات (چه موصله باشد یا نباشد) أو حرمة التجرّي، و إن شكّ في كونها موصلة فالظاهر عدم الوجوب، إلّا على المبنى المذكور.[2]

ما ابتدا بحثی در مورد مقدمات موصله داریم و آن اینکه اگر بین ذی المقدمه و وجوب مقدمه تلازم باشد معنای آن این است که اگر مولی ذی المقدمه را بخواهد، مقدمات را هم از انسان می خواهد و به بیان دیگر، این مولی به مقدمات هم علاقه دارد.

اما در اینکه موصله بودن یا نبودن شرط است یا نه اختلاف است. اولین کسی که قائل شد موصله بودن شرط است صاحب فصول بوده که می گوید: فقط در مقدمه ی موصله بین مقدمه و ذی المقدمه تلازم است و الا تلازمی بین آن دو نیست و مولی آن مقدمه را نمی خواهد.

ما در باب وجوب مقدمه این قول را پذیرفتیم و گفتیم: عقل حاکم است بین تلازم بین ذی المقدمه و مقدمه ی موصله. مثلا اگر به کسی بگوییم باری را به بالای پشت بام ببرد و او مقدمات کار را انجام دهد ولی بار را به بالا نبرد، گویا اصلا کاری انجام نداده است.

بعضی اضافه کرده اند که علاوه بر موصله بودن قصد ایصال هم شرط است. ظاهر عبارت امام قدس سره نیز همین است. مرحوم حائری مؤسس حوزه نیز قائل به همین بوده است.

به نظر ما این قصد شرط نیست زیرا اگر مقدمه ای موصله باشد مولی آن مقدمه را دوست دارد چه فرد قصد ایصال داشته باشد یا نه. بله قصد ایصال و انجام آن برای خدا می تواند موجب ثواب شود البته اگر ما قائل به اجر و ثواب در مقدمات باشیم.

به هر حال آنی که معیار است همان ایصال است و مولی که ذی المقدمه را می خواهد مقدمات موصله را هم می خواهد و انسان که مقدمات را انجام می دهد چه آنها را قصد کند و یا نکند و یا حواسش باشد یا نه در هر حال مطلوب که رسیدن به ذی المقدمه مولی حاصل شده است.

حال اگر منکری مقدمات موصله داشته باشد و فرد هم آن مقدمات را انجام دهد اگر علم داریم موصله است (مثلا شرابی تهیه کرده است و می دانیم آن را می نوشد) این مقدمه از نظر مولی مبغوض است و باید فرد را نهی کرد. در این زمینه می توان به روایتی نیز اشاره کرد:

أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي‌ الْخَمْرِ عَشَرَةً غَارِسَهَا (کسی که درخت انگور را به نیّت شراب می کارد) وَ حَارِسَهَا (آن را به نیّت شراب آبیاری می کند) وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِيَهَا وَ شَارِبَهَا وَ الْآكِلَ ثَمَنَهَا وَ عَاصِرَهَا (کسی که انگور را می فشارد) وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَةَ إِلَيْهِ (کسی که به سوی او حمل می شود) وَ سَاقِيَهَا.[3]

البته این حدیث ترتیب طبیعی را مد نظر نداشته است و احتمال دارد که قصور از راوی بوده باشد.

بعضی از این موارد ذی المقدمه است مانند: شاربها، بایعها و مشتریها، و آکل ثمن.

اما ما بقی مقدمه می باشد ولی رسول خدا (ص) همه را لعن کرده است.

در اینجا سه احتمال وجود دارد:

احتمال اول اینکه این مقدمات موصله بوده و حرام می باشند.

احتمال دوم این است که این از باب اعانت بر اثم است نه از باب مقدمه ی حرام. (اعانت بر اثم حرام است و البته شرایطی دارد)

احتمال سوم این است که حمل بر تجری کنیم.

بنا بر این، این حدیث نمی تواند دلیل قطعی بر این باشد که مقدمات موصله نیز حرام است.

 


                             

پی نوشت:
                              
    
تاریخ انتشار: « 1398/11/20 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 5651