جبران خطاها
گام بعدى اين است که بدانيم انسان، جايزالخطاست و در معرض انواع لغزش هاست جز معصومان(ع).
مهم اين است که انسان در انديشه اصلاح خطاهاى خود باشد، و بر خطا و گناه اصرار نورزد، تعصّب و لجاجت را کنار بگذارد، و حسن ظنّ بى مورد به خويشتن و چشم پوشى و اغماض از خطاها و گناهان خود را بزرگترين خطا و اشتباه بداند!
حتّى شيطان با اينکه مرتکب بزرگ ترين گناه و خطا شد و بر حکمت خدا خرده گرفت، و دستور سجده بر آدم را غير حکيمانه شمرد، و تمرّد و سرپيچى را به آخرين مرحله رساند، اگر پرده هاى تعصّب و لجاجت جلو چشم عقل او را نمى گرفت و بر مرکب کبر و غرور سوار نمى شد، راه بازگشت و توبه به روى او باز بود!
ولى غرور و لجاجت سبب شد که نه تنها توبه نکند، بلکه بار شرکت در گناهان همه گنهکاران را نيز بر دوش کشد، چه بار سنگينى که هيچ کس قدرت تحمل آن را ندارد!
و به همين دليل مولاى ما امير مؤمنان على(ع) در خطبه قاصعه از نهج البلاغه او را «فَعَدُوُّ اللّهِ اِمامُ الْمُتِعَصِّبينَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرينَ»(6) مى نامد، و به همگان اندرز مى دهد که از حال او عبرت بگيرند که چگونه محصول هزاران سال عبادت و بندگى را به خاطر يک ساعت کبر و غرور و لجاج از دست داد و او را از صف فرشتگان طرد کرد و به «اسفل السافلين» فرستاد.
هان اى عزيز! اگر خطائى از تو سر زد و مرتکب اشتباه يا گناهى شدى، با شجاعت در پيشگاه خدا به آن اعتراف کن، و با صراحت بگو خدايا! اشتباه کردم، مرا ببخش و عذرم را بپذير، و مرا از دام شيطان و هواى نفس رهائى ده که تو «ارحم الرّاحمين» و «غفّار الذّنوب» هستى.
اين اعتراف و تقاضا به تو آرامش مى دهد و راه اصلاح و قرب خدا را به سوى تو مى گشايد.
بعد از آن براى اصلاح گذشته و جبران بکوش، و بدان اين کار نه تنها از مقام انسان نمى کاهد، بلکه به عکس ارزش او را بالا مى برد.
راه قرب به خدا راهى است که تکبر و لجاجت برنمى دارد، بسيارند کسانى که مى توانستند از پيشتازان اين راه باشند، ولى بر اثر همين رذيله اخلاقى «غرور و لجاج» از راه بازماندند و در تيه ضلالت سرگردان شدند.
کبر و غرور و لجاج نه فقط در طريق خودسازى از موانع اصلى به شمار مى رود بلکه در وصول به مقامات عاليه علمى و موفقيت هاى اجتماعى و سياسى نيز اين گونه افراد راه به جائى نمى برند، آنها هميشه در عالمى از اوهام و خيالات واهى زندگى مى کنند و در همين عالم مى ميرند! و عجب اين که آنها هميشه عوامل شکست ها و ناکامى هاى خود را در بيرون جستجو مى کنند در حالى که ريشه اصلى بدبختى و ناکامى در وجود خود آنهاست، و اين فرا افکنى بر بدبختى و تيره روزى آنها مى افزايد!
1. نهج البلاغه، خطبه 192.