بازخوانی رجزهای امام حسین علیه السلام در کربلا از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

بازخوانی رجزهای امام حسین علیه السلام در کربلا از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی


رجز؛ شیوه ممتاز جنگ روانی /  رجزهای امام حسین (علیه السلام)، تجلی روح حماسی عاشورا  /  رجز اوّل؛ تبیین جبهۀ کفر /  رجز دوم؛ اتمام حجت امام حسين(عليه السلام) با دشمن /  رجز سوم و چهارم: مرگ با عزّت، بهتر از زندگی با ذّلت است‌

رجز خوانى در ميدان جنگ، در ميان بزرگان در «غزوات» رسول الله (صلی الله علیه و آله) و جنگ هاى امير مؤمنان(علیه السلام) و همچنين در تهديد هاي نهفته در نامه‏ هاى پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) يا امیرمومنان(علیه السلام) نسبت به دشمنانش به دفعات مورد استفاده قرار گرفته است.[1]

 در میان ساير امامان معصوم(علیهم السلام) نیز، رجزخوانی سيد الشهدا امام حسين(علیه السلام) در «كربلا» معروف است و همه با آن تاحدودی آشنا هستيم.[2] و تحليل‏گران، تفسير و تحليل ‏هاى مختلفى ارائه داده ‏اند.[3]

در این نگاشته در صددیم به طور جامع به سراغ رجزهای آن حضرت برويم و با استفاده از اشعار جنگی سالار شهيدان، از معارف و پیام های موجود در آن اشعار و رجز ها بهره گیریم.[4]

رجز؛ شیوه ممتاز جنگ روانی

رجز خوانی كاربرد وسيع و گسترده و مؤثرى دارد؛ رجز به مثابۀ تشويق و تهديد هايى است كه به دنبال آن برنامه و كار و عمل است و از دايره سخن به دايره عمل منتقل مى‏ شود و نشانه ‏هاى واقعيت در آن آشكار می گردد.[5]

از سوی دیگر رجز در زمرۀ سخنانی است كه جنبه تبليغى دارد و از نظر روانى، دوستان را تقويت و روحيه دشمن را تضعيف مى‏ كند و يكى از ابزار هاى مبارزه و موفقيت شمرده شده است.[6]

رجزهای امام حسین(علیه السلام)، تجلی روح حماسی عاشورا

شکی نیست که امروزه دشمنان اسلام براى محو و نابودى اين آيين پاك مى‏ كوشند تا روح حماسى‏ عاشورا را بگيرند و درس‏ هايى كه در جاى جاى اين حماسه بزرگ تاريخى نهفته است، به فراموشى بسپارند.[7] حال آنکه روح حماسى‏ فوق العاده ‏اى، بر آن حاكم است كه هر شنونده ‏اى را سخت تحت تأثير قرار مى‏ دهد.[8]

در این میان رجزهای فراموش نشدنى امام حسین(علیه السلام)، هر كدام بيانگر روح حماسى‏ اين واقعه بزرگ تاريخ است.[9]

اشعار موزون و شعارها و رجزهایی كه توسط امام(علیه السلام) در قالب شعر ريخته می ‏شد، شور و هيجان و جنبشى در میان یارانش ‏آفريد و خون ها را در رگ ها به جوش ‏آورد، و صفوف انسان ها را به خروش وا ‏داشت، و اینگونه اين اشعار كوتاه و ساده، اما حماسى‏ و هيجان ‏انگيز، لرزه بر اندام دشمن ‏انداخت، و پايه ‏هاى لشگر یزید را متزلزل مى‏ ساخت.[10]

رجز اوّل؛ تبیین جبهۀ کفر

امام حسين(عليه السلام) بعد از ظهر روز عاشورا وقتی همۀ اصحاب و ياران آن حضرت پيشانى به خاك ساييده و صدايى از آن ها به گوش نرسيد. از اهل بیتش خداحافظی كرد و به میدان جنگ رفت و خطاب به دشمنان فرمود: واى بر شما! چرا با من مى‏جنگيد؟ آيا سنتى را تغيير داده‏ ام؟ يا شريعتى را دگرگون ساخته‏ ام؟ يا جرمى مرتكب شده ‏ام؟ و يا حقى را ترك كرده ‏ام؟».

گفتند: «بلكه به خاطر كينه ‏اى كه از پدرت به دل داريم، با تو مى‏ جنگيم و تو را مى‏ كشيم».[11]

امام (عليه السلام)، در حالی که اين رجز را مى‏ خواند، بر آنان حلمه ور شد:[12]

«كَفَرَ الْقَوْمُ وَ قِدْماً رَغِبُوا                         عَنْ ثَوَابِ اللَّهِ رَبِّ الثَّقَلَینِ‏

قَتَلُوا الْقَوْمُ عَلِیاً وَ ابْنَهُ                          حَسَنَ الْخَیرِ كَرِیمَ الْأَبَوَینِ‏

حَنَقاً مِنْهُمْ وَ قَالُوا أَجْمِعُوا                     احْشُرُوا النَّاسَ إِلَى حَرْبِ الْحُسَین‏

یا لَقَوْمٍ مِنْ أُنَاسٍ رُذَّلٍ                           جَمَعَ الْجَمْعَ لِأَهْلِ الْحَرَمَینِ‏

ثُمَّ سَارُوا وَ تَوَاصَوْا كُلُّهُمْ                        بِاجْتِیاحِی لِرِضَاءِ الْمُلْحِدِینَ‏

لَمْ یخَافُوا اللَّهَ فِی سَفْكِ دَمِی                لِعُبَیدِ اللَّهِ نَسْلِ الْكَافِرِینَ‏

وَ ابْنِ سَعْدٍ قَدْ رَمَانِی عَنْوَةً                     بِجُنُودٍ كَوُكُوفِ الْهَاطِلِینَ‏؛

ين قوم كافر شدند و از ديرباز از پاداش خداوندى كه پروردگار جن و انس است روى گردان بودند.

آنان با على عليه السلام و فرزندش حسن عليه السلام كه نيك بود و از پدر و مادرى كريم از روى حسادت‏ جنگيدند.

و اينك گفتند: همگى براى جنگ با حسين عليه السلام گرد آييد.

فرياد از مردمى پست كه جماعت را براى كشتن اهل حرمين (مكه و مدينه) گرد آوردند.

سپس به راه افتادند و به يكديگر جهت دستگيرى من، براى خشنودى ملحدان، توصيه كردند.

براى جلب رضايت عبيدالله (ابن زياد) كه از نسل كافران است، در ريختن خون من از خداوند پروا نكردند و براى جلب رضايت ابن سعد با سپاهيان خود همانند بارانى سيل آسا قهرآميز به سوى من تاختند».[13]

این اشعار کوبنده نشان می دهد امام(عليه السلام) با دقت تمام ، چهره واقعى دشمنانش را ترسيم كرد و براى ثبت در تاريخ به يادگار گذاشت![14]

در حقیقت آن حضرت با تشریح افكار، انديشه ‏ها و رفتارهای دشمنان در واقعۀ کربلا، فسق و فجور و رفتار هاى الحادى آنان را آشکار نمود و نشان داد،[15] دشمنانش از پست‏ ترين و فرومايه ‏ترين انسان ها هستند. بلكه درندگان و شياطينى در لباس انسان![16]

رجز دوم؛ اتمام حجت امام حسين(علیه السلام) با دشمن

امام(عليه السلام) در روز عاشورا چون مى ‏دانست اين حادثه بزرگ و بى نظير براى هميشه در دل تاريخ ثبت خواهد شد، راه را بر تمام عذر و بهانه‏ هايى كه ممكن بود چهره آن را دگرگون سازد، بست.[17]

از جمله در آخرين لحظات عمر در حالى كه به نشانه آمادگى براى پيكار و شهادت، شمشير را از نيام درآورده بود، به معرفى خويش پرداخت و اتمام حجت نمود، تا فردا نگويند ما او را نشناختيم.[18]

 آن حضرت از خودش، از پدرش، از جدش رسول خدا(صلى الله عليه و آله) از مادرش حضرت زهرا(عليها السلام)، و از عمويش جعفر(عليه السلام) سخن گفت، سپس به اين حقيقت اشاره كرد كه قرآن و اسلامى را كه همه شما ظاهراً به آن افتخار مى‏ كنيد، در خانه ما نازل شده؛ و پناهگاه شما در قيامت نيز ما هستيم. و عجبا كه اين سخنان كه هر خفته ‏اى را بيدار و هر مستى را هشيار مى‏ كرد، در آن كوردلان مؤثر نيفتاد![19]

آن حضرت از اشعار و رجزهای جالب و پرمعنايى كه خود سروده بود، و در اعماق دل ها نفوذ مى‏ كرد، بهره گرفت و فرمود:[20]

«أَنَا ابْنُ عَلِی الطُّهْرِ مِنْ آلِ هَاشِمٍ                  كَفَانِی بِهَذَا مَفْخَراً حِینَ أَفْخَرُ

وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ أَكْرَمُ مَنْ مَضَى                وَ نَحْنُ سِرَاجُ اللَّهِ فِی الْخَلْقِ نَزْهَرُ

وَ فَاطِمُ أُمِّی مِنْ سُلَالَةِ أَحْمَدَ                      وَ عَمِّی یدْعَى ذَا الْجَنَاحَینِ جَعْفَرُ

وَ فِینَا كِتَابُ اللَّهِ أُنْزِلَ صَادِقاً                         وَ فِینَا الْهُدَى وَ الْوَحْی بِالْخَیرِ یذْكَرُ

وَ نَحْنُ أَمَانُ اللَّهِ لِلنَّاسِ كُلِّهِمْ                       نُسِرُّ بِهَذَا فِی الْأَنَامِ وَ نَجْهَرُ

وَ نَحْنُ وُلَاةُ الْحَوْضِ نَسْقِی وُلَاتَنَا                   بِكَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ مَا لَیسَ ینْكَرُ

وَ شِیعَتُنَا فِی النَّاسِ أَكْرَمُ شِیعَةٍ                  وَ مُبْغِضُنَا یوْمَ الْقِیامَةِ یخْسَر؛

منم فرزند على پاك، از خاندان هاشم كه اگر بخواهم افتخار كنم همين افتخار مرا بس است!

جدم رسول خدا است كه گرامى ‏ترين انسان‏ ها است و ماييم چراغ فروزان الهى در زمين.

و مادرم فاطمه عليها السلام از دودمان احمد است و عمويم جعفر است كه به صاحب دو بال خوانده مى‏ شود.

و كتاب خدا در خاندان ما به راستى نازل شد و در ميان ما است كه وحى و هدايت به نيكى ياد مى‏ شود.

ما براى تمام مردم امان خداييم، چه آن را براى مردم پنهان كنيم يا آشكار سازيم.

و ماييم صاحب حوض كوثر كه دوستان خود را با جام رسول خدا صلى الله عليه و آله كه قابل انكار نيست سيراب مى‏ كنيم.

شيعيان ما در ميان مردم گرامى‏ ترين پيروان هستند و دشمنان ما در روز قيامت زيان خواهند ديد».[21]

رجز سوم و چهارم: مرگ با عزّت، بهتر از زندگی با ذّلت است

در نظام زندگى انسان هاى شايسته و با شخصيت، زندگى مادى و ظاهرى برترين ارزش نيست، همان گونه كه مرگ‏ مادى ضد ارزش نمى ‏باشد، بلكه ارزش والا در نظر آزاد مردان با ايمان، در زندگى توأم با عزت‏ است؛ به همين دليل هر گاه بر سر دو راهى قرار گيرند، شهادت توأم با عزت و سربلندى را بر زندگى ذليلانه ترجيح مى‏ دهند، و همين نظام ارزشى است که در آخرین رجزهای امام حسين(عليه السلام) در حادثه خونين كربلا تجلى كرده است.[22]

امام(عليه السلام) به ميدان آمد و مبارز طلبيد، هر كس از پهلوانان سپاه دشمن پيش آمد او را به خاك افكند، تا آنجا كه بسيارى از آنان را به هلاكت رساند، آنگاه به سمت راست سپاه دشمن حمله كرد و فرمود: «الْمَوْتُ خَیرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعَارِ؛ مرگ بهتر از زندگى ننگين است». [23]

سپس به سمت چپ سپاه عمر سعد يورش برد و فرمود:

«أَنَا الْحُسَینُ بْنُ عَلِی                        آلَیتُ أَنْ لَا أَنْثَنِی‏

أَحْمِی عِیالَاتِ اَبِی                          أَمْضِی عَلَى دِینِ النَّبِی

منم حسين بن على(عليه السلام)، سوگند ياد كردم كه (در برابر دشمن) سر فرود نياورم، از خاندان پدرم حمايت مى‏كنم و بر دين پيامبر رهسپارم!».[24]

و در روايت ديگر آمده است، امام(عليه السلام) فرمود: «موتٌ فی عزِّ خیرٌ من حیاه فی ذل‏؛ مرگ با عزت بهتر از زندگى با ذلت است!».[25]

بی شک اين شعار كه «مرگ با عزت از زندگى ننگين بهتر است»، مهم ترين پيام‏ عاشورا است، و سراسر تاريخ بشر را روشن می سازد، و به استعمار و استثمار و بردگى انسان ها پايان دهد؛ چرا که مردم غالباً از ترس ذلت ذليل مى‏ شوند، و از ترس ظلم تن به ظلم و ستم مى‏ دهند و جباران و ظالمان نيز از همين نقطه ضعف استفاده مى‏ كنند.[26]

امام حسين(عليه السلام) نیز با اين رجز به استقبال يزيديان رفت و در يك نبرد نابرابر شهيد شد، اما شهادت او مكتبى برای آزادى خواهان جهان در طول تاريخ ایجاد نمود تا در آن درس آزادگى و افتخار بياموزند و بدانند،[27] مرگ‏ با عزت‏ بر زندگى توأم با ذلت به مراتب شرف دارد.[28] و عزت و حفظ نظام بر هر چيز مقدم است و هر بهايى به خاطر آن پرداخته شود بجاست. [29]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منبع: عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويداد ها، پيامد ها

 

[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏1، ص478.

[2] همان.

[3] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويداد ها، پيامد ها، ص228.

[4] همان.

[5] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏1، ص478.

[6] همان، ص478.

[7] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويداد ها، پيامد ها، ص26.

[8] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏2، ص134.

[9] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويداد ها، پيامد ها، ص25.

[10] تفسير نمونه، ج‏15، ص382.

[11] ينابيع المودة، ج 3، ص 79- 80؛ (عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويداد ها، پيامد ها، ص508).

[12] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويداد ها، پيامد ها، ص508.

[13] اين اشعار به صورت متفرق در اين كتاب‏ ها آمده است: فتوح ابن اعثم، ج 5، ص210- 212؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 86- 88؛ احتجاج طبرسى، ج 2، ص101- 103؛ معالى السبطين، ج 2، ص 11- 12؛ بحارالانوار، ج 45، ص 47- 48 و ينابيع المودة، ج 3، ص 80- 81؛ (عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويداد ها، پيامد ها، ص513).

[14] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويداد ها، پيامد ها، ص507.

[15] همان، ص213.

[16] همان، ص507.

[17] همان، ص517.

[18] همان، ص516.

[19] همان، ص518.

[20] همان، ص516.

[21] مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 88؛ فتوح ابن اعثم، ج 5، ص213- 214 و رجوع شود به: بحارالانوار، ج 45، ص 48- 49؛ (عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويداد ها، پيامد ها، ص517).

[22] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏2، ص575.

[23] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويداد ها، پيامد ها، ص520.

[24] بحارالانوار، ج 45، ص 49 و مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 119- 120؛ (عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويداد ها، پيامد ها، ص520).

[25] بحارالانوار، ج 44، ص 192 و مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 75- 76؛ (عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويداد ها، پيامد ها، ص520).

[26] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويداد ها، پيامد ها، ص520.

[27] همان، ص521.

[28] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏2، ص321.

[29] همان، ص575.

captcha